باران حق

خلوت با یار

عنوان وبلاگ

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

راز گشایی

11 آذر 1397 توسط سرباز ولایت

بس کن این یاوه سرای، بس کن

تا به کی خویش ستایی، بس کن

مخلصان لب به سخن وا نکنند

بر کَن این ثوبِ ریایی، بس کن

تو خطا کاری و حق، آگاه است

حیله گر، زهد نمایی بس کن

حق غنی است، برو پیش غنی

نزد مخلوق، گدایی بس کن

هر پرستش که تو کردی، شرک است

بی خدا، چند خودایی بس کن

شرک در جان تو منزل دارد

دعوی شرک زدایی بس کن

#دیوان- اشعار- امام- خمینی.

 نظر دهید »

نگاه امام راحل و رهبر انقلاب به تحریم‌های دشمنان

18 بهمن 1396 توسط سرباز ولایت


                  
آثارو برکات این تحریم‌های ناجوانمردانه با همه سختی‌ها و مرارت‌ها تحفه و هدیه ای آسمانی است که نقش سازنده ای در پیشبرد و خودکفایی امت اسلامی ایران دارد.
 

محاصره اقتصادی،سیاسی،نظامی و تحریم واژگانی آشنا در فرهنگ دینی ماست؛ با آغاز اسلام پیامبر اکرم و مومنان تازه گرویده به ایشان، در شعب ابی طالب به محاصره اقتصادی در آمدند و این میراث گرانقدر به عنوان علامت اهل ایمان از نسل مومنین راستین، به نسل های آینده رسید و اینک ایران اسلامی به نشانه حقانیت خویش بیش از سه دهه است که این میراث را با افتخار حفظ نموده است.

در ادامه به بیان برخی سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری در این باره می پردازیم:

تحفه آسمانی
امام خمینی(ره): شما امروز خودتان بحمد اللَّه قدرت در دست دارید و خودتان تمام رشته ها را در دست دارید و با همه توطئه هایی که آنها کردند، همه را خود شماها خنثی کردید. و همین تحریم اقتصادی برای شما یک تحفه آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمد اللَّه رو به خودکفایی می روند.

صحیفه امام ج 16/ 276

تحفه الهی
امام خمینی(ره): این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.

صحیفه امام ج 21/ 433

تحریم ها مسرت آفرین است
امام خمینی(ره): باعث مسرت است که ملت مسلمان ایران با همه این تحریمها و مشکلات مقابله کرد و به جای دست دراز کردن به سوی سایر کشورهای پیشرفته برای کمک، شروع به ساخت همه چیزهای مورد نیاز خود نمود.

ماهنامه حضور، شماره30، ص384

شکست سیاست تحریم علیه ایران
مقام معظم رهبری: آمریکایی ها می نشینند و برای ملت و دولت ایران، خطّ و نشان می کشند که تحریم اقتصادی بشود. خدا را شکر می کنیم که در همین چند روز گذشته، خودِ مسئولین آمریکایی به زبان خودشان به طور صریح و رسمی اعلان کردند که سیاست تحریم اقتصادی آنها علیه ایران، در سطح بین المللی با شکست مواجه شده است! این نتیجه ی ایستادگی شما ملت و نتیجه ی نترسیدن از تشر دشمن است. از تشر دشمن نترسید. از آمریکا هیچ وقت نترسید. رفتار شجاعانه ی ملت و مسئولین این کشور، بحمد اللّه ملت های دیگر را هم تشجیع کرده است.

بیانات در جمع مردم ساری، 22/ 7 / 1374

ملت ایران، ملت آبدیده در مقابل تحریم ها
مقام معظم رهبری: تحریم و محاصره ی اقتصادی از سوی رژیم ایالات متّحده ی امریکا و هر رژیم دیگری، ملت ایران را متزلزل نمی کند؛ نظام جمهوری اسلامی را متوحّش نمی سازد و بر زندگی مردم ما هیچ اثری نمی گذارد. ملت ما، ملتی بیدار، زنده، مستقل و متّکی به نفس است. چگونه می توانند چنین ملتی را با این تهدیدها بترسانند؟! اگر دو، سه برابر این تحریم هم نسبت به ملت ایران اعمال شود، این ملت، استقلال خود را از دست نمی دهد. ملت ایران، ملتی شجاع، کارآمد و قدرتمند است. می ایستد، می سازد، روز به روز تلاش می کند و خود را بیش از پیش مستغنی از دیگران می سازد. این ملت تهدیدپذیر نیست.

بیانات در مانور بزرگ ولایت 3 /3 / 1375

نقش سازنده تحریم ها در خودکفایی کشور
مقام معظم رهبری: قبل از انقلاب جزو حرف هایی که ما همیشه می زدیم، این بود که ما گندم را از آمریکا می خریم و سیلوی ما را هم شوروی ها می سازند. بنده اوایل انقلاب به منطقه ی جنوب رفتم و دیدم بچه های جهاد سازندگی و مهندسان شما یک سیلوی با ظرفیت کم ساخته اند. به نظرم همان جا به سجده افتادم؛ چون سیلو، سازه ی دشواری است؛ خیلی آسان نیست. وقتی انسان به ظاهر آن نگاه می کند، چیز ساده یی به نظر می آید؛ اما سازه ی پیچیده یی است. ما این چیز پیچیده را توانستیم درست کنیم. امروز ما یکی از سیلوسازهای معتبر بین المللی با ظرفیت های بالا هستیم؛ برای خیلی جاهای دیگر هم ساخته ایم.

بنابراین قهر و ناهمدلی و کج تابی دنیای غرب با ما، به ضرر ما تمام نشد. بعضی ها این را به عنوان یک فاجعه در نظر می گیرند و می گویند تحریم اقتصادی پدر تکنولوژی ما را درمی آورد. بله، ممکن است جاده ی آسفالته را از جلوی انسان بگیرد، اما همیشه جاده ی آسفالته خوب نیست؛ گاهی هم جاده هایی که انسان به دست خودش کشیده و مسیرش را روی آن طی می کند، برای محکم کردن عضلات انسان خیلی مفیدتر است؛ گاهی هم راه را میان بر می کند.

جاده ی آسفالته یی که دیگران کشیده اند، ما را به جاهایی می برد که کشنده های آن جاده می خواستند. اگر بخواهیم خودمان جاده بکشیم، گاهی جاده ی میان بُر می کشیم و راه میان بُر می زنیم. ما علت انحطاط خود را در آن افسون شدگی می دانیم. امروز ما از آن وضعیت بیرون آمده ایم. یکی از بزرگترین خدمات نظام جمهوری اسلامی- همان طور که گفتم- در زمینه های علم و فناوری این است که ما را به این باور رساند که می توانیم. امروز این باور وجود دارد و واقعاً ما می توانیم.

بیانات در دیدار جمعی از مهندسان و محققان فنی و صنعتی کشور، 5 / 12/ 1383

خودکفایی در تولید بنزین به برکت تحریم
مقام معظم رهبری: گفتند بنزین را تحریم می کنیم. یکی از مشکلات کار ما در طول زمان همین بوده است؛ ما کشور تولیدکننده ی نفت، مبالغ زیادی فرآورده ی نفت را که بنزین است، از خارج وارد می کردیم. اینها گفتند این نقطه ضعف جمهوری اسلامی است، نمی گذاریم بنزین وارد شود. مسئولین کشور ما، قبل از آنکه آنها دست به کار شوند، مشغول تهیه ی مقدمات شدند. کار به جایی رسید که در تولید بنزین، کشور عزیز ما خودکفا شد؛ این به برکت تحریم آنها بود. «انّ اللَّه یؤید هذا الدّین بأقوام لا خلاق لهم». به وسیله ی تحریم آنها، مسئولین ما به فکر افتادند؛ تلاش کردند، ما از وارد کردن بنزین بی نیاز شدیم.

من این را در همین نمایشگاهی هم که آخر اسفند رفتیم، از زبان چند نفر از این دانشمندان جوان شنیدم. به من گفتند که ما می خواستیم این دستگاه را تولید کنیم، رفتیم ابزارش را از خارج تهیه کنیم، به ما گفتند شما تحریمید، به شما نمی دهیم؛ فهمیدیم خودمان باید درست کنیم. آمدیم داخل فکر کردیم، زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، بدون احتیاج به بیگانه این را ساختیم. این، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، با تحریم های دشمن این جور برخورد کردند؛ یعنی دشمن را از بُرنده ترین ابزارهایی که در اختیار داشت، محروم کردند. مثل این است که در یک جنگی، شما اسلحه را از دست دشمن بگیرید؛ و گرفتید. این هم یکی دیگر از همت های مضاعف.

بیانات در جمع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1 / 1 / 1390

کی بوده است که ما تحریم اقتصادی نداشته باشیم؟
مقام معظم رهبری: امروز استقلال ملت ما یک نمونه ی مثل زدنی در همه ی دنیا شده است. ما بایستی این استقلال را در همه چیز از خودمان نشان بدهیم. استقلال یعنی در مقابل حرکت قدرتمندان عالم، حالت انفعال به خود نگیریم. آنچه که منفعت ماست، آنچه که مصلحت ماست، آنچه که با هدف های ما و آرمان های ما منطبق است، آن را دنبال کنیم؛ زیر فشار تبلیغات دشمن و کار سیاسی دشمن قرار نگیریم. و ملت ما نشان داده که این قدرت را دارد که در مقابل فشارها مقاومت کند. یک دوره ای شرق و غرب عالم، دست به دست هم دادند و این ملت را زیر فشار یک جنگ سنگین و سخت هشت ساله قرار دادند، ولی ملت با کمال قدرت تحمل کرد. بعد از آن تا امروز، زیر فشارهای تبلیغاتی، زیر فشار تحریم اقتصادی قرار داشتیم.

حالا تازه ما را به تحریم اقتصادی تهدید می کنند! کی بوده است که ما تحریم اقتصادی نداشته باشیم؟ ما همین پیشرفت های علمی در زمینه ی هسته ای و غیر این ها را در حال و هوای تحریم اقتصادی به دست آوردیم. این را غربی ها هم می دانند؛ می فهمند. البته در داخل متأسفانه، عده ای هستند که به قدری مجذوب و فریفته ی حرف غرب و تفکر غرب و مبانی غربند که حاضر نیستند بشنوند و قبول کنند؛ حتّی آنچه را هم که پیشرفت علمی در کشور به وجود آورده است، تا دیگران تصدیق نکنند، این ها قبول نمی کنند.

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد 25 / 2 / 1386

پرهیز از اسراف راه مقابله با تحریم
مقام معظم رهبری: چندین سال است که ملت ما را تهدید می کنند که تحریم می کنیم، تحریم می کنیم، تحریم می کنیم- بارها هم تحریم کرده اند- به خاطر این است که چشم امیدشان به همین خصوصیت منفی ماست. ما اگر آدم های اهل اسراف و ولنگاری در خرج باشیم، ممکن است تحریم برای آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتی که نه، حساب کار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زیاده روی نمی کند، اسراف نمی کند. خوب، تحریم کنند. بر یک چنین ملتی از تحریم ضرری وارد نمی شود. این نکته را از ماه رمضان به یاد نگه داریم و إن شاء اللَّه عمل کنیم.

خطبه های نماز عید سعید فطر 21 / 7 / 1386

ما از تحریم غرب نمی ترسیم
مقام معظم رهبری: تهدید می کنند که شما را تحریم می کنیم و محاصره ی اقتصادی می کنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیف تر محاصره ی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ ساده ترین ابزار نظامی را به ما نمی فروختند و می گفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانایی هایی به دست آورده که همان تحریم کنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل می شود، دارند دست و پا می زنند!

خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همین جور است. ما از تحریم غرب نمی ترسیم. ملت ایران به حول و قوه ی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصره ی اقتصادی ای آن چنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم شیراز 11 / 2 / 1387

راز ماندگاری این انقلاب، اتکای به ایمان هاست
مقام معظم رهبری: این نظام، شبیه نظام های دیگر نیست. امروز هیچ نظامی در دنیا نیست که این همه علیه او کار تبلیغاتی بکنند، کار سیاسی بکنند، فشار اقتصادی وارد کنند، تحریم وارد کنند و او بتواند این جور مستحکم بایستد؛ چنین چیزی در دنیا وجود ندارد. اما این نظام ایستاده است، بعد از این هم خواهد ایستاد؛ این را همه بدانند. نه آمریکا، نه صهیونیسم، نه مجموعه ی مستکبران و زورگویان عالم، نه با وسائل سیاسی، نه با وسایل اقتصادی، نه با تحریم، نه با تهمت، نه با تحریک ایادی خود در داخل، نخواهند توانست اندکی این انقلاب را بلرزانند.راز ماندگاری این انقلاب، اتکای به ایمان هاست؛ اتکای به خداست.

بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 19 / 11 / 1388

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

شباهت حضرت زهرا سلام الله علیها و شب قدر

26 خرداد 1396 توسط سرباز ولایت

فاطمه زهرا علیهاالسلام سرّ لیلة القدر

 

-وماادریک ما لیله القدر:دراین بخش به عظمت مافوق تصورایندوموجود الهی که قدرت شناخت کامل آنها را ازما سلب میکند وبه رفتار پیامبراکرم (ص) با ایشان اشاره شده است.

3- وماادریک ما لیله القدر:مجهولیت شب قدر بی شباهت به غربت ومظلومیت زهرای مرضیه نیست علاوه برابعاد وجودی ودرجات تقرب وسلوک الی الله،تاریخ دقیق ولادت شهادت ، طول عمروبالاخص مزارایشان برای ما مجهول میباشد(که از دردها و مصائب بزرگ شیعه است ).

4- لیله القدر: بین ستر وپوشش شب با حجاب و عفاف زهرا (س) شباهت وجود دارد و نیز بین دردها و مصائب بیکرانیکه ایشانرا یکی از بکائین (بسیارگریه کنندگان) نمود، با سیاهی وظلمت شب اقتران وجود دارد.همچنانکه طبق آیات کریمه شب مایه سکون و آرامش است، زهرا(س) نیز مایه آرامش و تسلی خاندان عصمت بالاخص پدر است او تنها دختی است که مام پدراست.کنیه«ام ابیها» نشانگرابرازمحبت شدید از سوی پیامبراکرم (ص) نسبت به ایشان بود، اما درخشش ونورانیت زهرای اطهر(س) با سیاهی و ظلمت شب درتضاد است.

5-لیله القدر : کوتاهی عمر زهرای مظلومه با کوتاهی شب قدر قابل قیاس است.

6-لیله القدرخیرمن الف شهر:خیرکثیرکوثرطه(ص)که ادامه نسل نبوت تاقیام قیامت ازدامان مطهراوست، باخیرو برکت شب قدرکه بتنهائی از هزارماه برتراست، مقایسه شده است.

7-تنزل الملائکه والروح فیها: ازنظر روایات مسلم است که جبرئیل امین بر فاطمه زهرا (س) نازل میشد، درحالیکه حتی برائمه (ع) نیز نازل نمیشد هرچند فرشتگان دیگر به محضر آنان میرسیدند.حضرت امام خمینی(ره) نزول فرشته وحی بر ایشان را از بالاترین فضائل آن حضرت میشمارند.نزول فرشتگان درشب قدر و نزول آنها برزهرای محدثه ازشباهتهای دیگر آندوست.

8- باذن ربهم: همچنانکه درشب قدرهمه چیز به اذن و فرمان الهیست،زندگانی زهرای مرضیه (س) نیز در تمامی موارد به اذن وامرالهی بوده است . از زمان تکوین نطفه با آن سیب بهشتی جریان تولد، اسما مبارکه،سکوت، فریاد،خشم ، قهر…همه برای رضای خدا بوده است چرا که اوراضیه ومرضیه است.تحت اذن وفرمان کامل خدابودن ازوجوه دیگرشباهتهای آندو بزرگوار است.

9- باذن ربهم من کل امر: همچنانکه درشب قدر تمام امور وحوادث سال شخص مقدر میشود،درکتاب منسوب به حضرت بنام مصحف زهرا(س) نیز تمام اخبار،حوادث و پیشامدهای خاندان امامت ومسلمین ازگذشته وآینده مشخص است.بین صحیفه حضرت زهرا(س) با مشخص شدن حوادث مقدر(من کل امر) در شب قدر شباهت وجود دارد.

10- سلام : همچنانکه این شب سراسر سلام و آرامش و امنیت است،صدیقه طاهره نیز تمام وجودش مظهر لطف و رحمت الهی است.اوحورا انسیه ایست که همه خیر و برکت و نور و جمال دنیا وآخرت را باهم داراست.دراین بخش به اسماء مبارکه ایشان اشاره شده است.

11- سلام هی حتی مطلع الفجر: همچنانکه انتهای شب قدرطلوع فجر وصبح صادق است، انتهای امامت ازدامان پاک فاطمه(س) نیز،صبح ولایت است که یوسف زهرا(س)، فرزند طوروالعادیات، فرزندیس والذاریات، مهدی موعود(ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) ظهورکرده وشب تاریک ظلمتکده جهان را به صبح هدایت و رستگاری دلالت خواهد نمود.مطلع الفجرزهرا (س) مهدی موعود(عج) است.الیس صبح بقریب؟! آیاسپیده نزدیک نیست؟!

شنیده ام که میآئی، بهار سرمه راهت دو چشم من، بهشت من، فدای ناز نگاهت

اصل مقاله

مقاله حاضر در خصوص سوره مبارکه قدر1) و با توجه به حدیث شریفی2) که در باره تفسیر شب قدر از معصوم (ع) روایت شده است در شرح و تبین این نکته که چگونه شب قدر همان فاطمه زهرا (س) است ، نوشته شده است .

انگیزه اصلی نوشتن مقاله حدیث گرانقدریست که از معصوم (ع) درتفسیرسوره «انا انزلنا » نقل شده است.درتفسیرفرات کوفی روایتی با سند ازامام جعفرصادق (ع) نقل شده که ایشان فرمودند: لیله فاطمه است و القدر الله . سپس فرمود : هرکس فاطمه(س) را بدرستی و کما هوحقه بشناسد ، لیله ی قدر را درک کرده است و فاطمه(س) به این نام نامگذاری شد به سبب آنکه مردم از شناخت او عاجزند. ارباب معرفت در بعضی از تفاسیر این روایت را نقل کرده وآنرا پذیرفته اند، براساس مبانی عرفان اسلامی لیله القدریا لیله مبارکه را انسان کامل تفسیرنموده اند3)

1- اناانزلناه فی لیلة القدر.

همچنانکه شب قدر ظرف زمانی و زمان نزول دفعی و یکباره قران کریم است، حضرت فاطمه زهرا (س ) نیز محل نزول قرانهای ناطق است زیرا که ائمه اطهار(ع) قرانهای ناطق هستند ودر راس آنها علی (ع) آن قران ناطقی که قران را جمع آوری کرد4)،در پاسخ به خوارج که از کشیدن شمشیر به روی قرانهای سرنیزه در جنگ صفین سرباز میزدند، فرمود: «قران ناطق منم».

درواقع انسان کامل بمنزله قران است و اگر قرار بود قران بصورت مادی تجسم یابد به شکل انسان کامل مجسم میشد، زیراکه تمام خصائل و صفاتی که در قران آمده است ،در انسان کامل متجلی است.

2- و ما ادریک ما لیلة القدر.

وتوچه میدانی که شب قدر چیست ؟ در این آیه تصریح شده که عظمت این شب بقدری زیاد است که حتی پیامبراکرم(ص) با وجودیکه خاتم الانبیا و عقل کامل و نور اول است ، قادر به درک کامل آن نیست ، دراینصورت تکلیف ما معلوم خواهد بود! شاید دقت در رفتار پیامبر اکرم (ص) با ایشان در درک عظمت حضرت صدیقه طاهره بس باشد.پیامبر(ص) آن انسان کاملیکه به خلعت «لولاک لما خلقت الافلاک» 5) مزین گشته واگرنبود کائنات ایجاد نمیشد، همان نوریکه خداوند به او فرمود:

ن والقلم ومایسطرون، ما انت بنعمه ربک بمجنون …و انک لعلی خلق عظیم 6)

قسم به قلم و آنچه که مینویسد! ای پیامبر تو دارای خلق کریم و بزرگی هستی. اهمیت این خطاب وقتی روشن میشود که خطاب رب جلیل را با دنیا بشنویم .همان دنیائیکه ما معمولا از صبح تا شب دنبالش میدویم و به آنهم نمیرسیم!خداوند در باره دنیا فرمود: «قل متاع الدنیا قلیل» 7). آن چه عظمتیست که دنیارا قلیل میشمارد؟

آری درروزگاریکه عرب جاهلیت دخترها را زنده بگور میکند، احمد مرسل(ص) در برابر زهرا (س) و به احترام او از جا بلند میشود! عجیب است کدام پدر در برابر دخترش بلند میشود؟! و یا نه، دستش را میبوسد! ومیفرماید : پدرش فدای او باد! فداها ابوها! 8) وآنگاه که از جهالتها و نامردمیهای روزگار دلش تنگ میشود و هوای بهشت میکند، میفرماید: اذا اشتققت الی الجنه قبلت نحر فاطمه 9) زهرا (س) کجاست تا بوی بهشت را از او استشمام کنم؟ در روایت آمده است که حضرت امام باقر(ع) فرمود: به پیامبر عرض شد ای پیامبر خدا! شما فاطمه را بسیار بوسه باران میکنی و درآغوش میگیری ومورد محبت فراوان قرار میدهی و با او بگونه ای جز سایر دخترانت رفتار میکنی ؟ حضرت فرمود: فرشته وحی سیبی از سیبهای بهشتی برای من آورد و من آنرا خوردم و …درنهایت حضرت زهرا(س) از آن سیب بهشتی متکون شد وبرای همین است که من بوی بهشت را از او استشمام میکنم10).آری همچنانکه درک عظمت واقعی شب قدربرای ما ممکن نیست،درک عظمت واقعی حضرت فاطمه زهرا(س) هم برای ما محجوبان میسور نیست مگراینکه انوار غیب از مهب خورشید ولایت عنایتی بنماید.

3- وما ادریک ما لیلة القدر.

یکی ازجنبه های شب قدرمجهولیت آن است، الان هم دقیقاً مشخص نیست که شب قدر چه شبی است؟ شب نوزدهم،بیست و یکم،بیست وسوم، یا بیست وهفتم ویا …حتی نقل است که بعضی از علما و بزرگان تمام طول سال را بیدار مانده و احیا میگرفتند و وقتی دلیلش را میپرسیدتد میگفتند شاید امشب شب قدر باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود :التقدیر فی لیله القدر تسعه عشر و الابرام فی لیله احدی و عشرین و الامضا فی لیله ثلاث و عشرین11) تقدیر مقدرات درشب نوزدهم ، تحکیم آن در شب بیست ویکم و امضا در شب بیست و سوم است. درمورد حضرت زهرا (س) نیز چنین است.همچنانکه شب قدر بر ما مجهول است، ابعاد وجودی فاطمه زهرا (س) نیز برای ما مجهول است،حتی مسائلی چون تاریخ تولد،شهادت ،طول عمر و …او دقیقاً مشخص نیست، تشییع پیکرمطهرش شبانه و مخفیانه انجام شده و مزارمطهر او نیز از ما پنهان است،که از دردهای بزرگ شیعیان است. شاید درتقویم دیده باشید که چند تاریخ متفاوت برای وفات ایشان قید شده گوئی زهرا (س) به تاریخ و یا جغرافیا تعلق ندارد، او انسانی است ماورای تاریخ وجغرافیا، مافوق زمان و مکان! حیف است که در تنگنای کوچک زمان و مکان محصور شود. بین مجهولیت شب قدر با غربت و مظلومیت زهرا(س) شباهت وجود دارد.

4- لیله القدر

شب تاریک است ،سیاه است و در آن حالت ستر و پوشش و نیز غم و اندوه بچشم میخورد.اما زهرا (س) یعنی درخشان،نورانی که با تاریکی شب تضاد دارد اما همچنانکه در شب قدرخیرها و برکات پنهانند، زهرا (س) نیز مظهر حجاب ، عفاف و پوشش است که همه زیبائیها ،عظمتها و بزرگواریها را درخود پنهان کرده است. اوحتی خود را از نابینائی می پوشاند ومیفرماید: یک زن آنگاه به خدا نزدیکتر است که بیشترمراقب پوشش وحجاب خویش باشد.

همچنانکه شب مایه آرامش و سکون است که در آیات متعددی به این مسئله اشاره شده است : فالق الاصباح وجعل اللیل سکنا 12) ، جعلنا اللیل لباسا 13) ، واللیل اذا یغشی 14) و اللیل اذا سجی 15)…، فاطمه زهرا(س) نیز مایه آرامش و تسلی خاطر خاندان عصمت و طهارت است .درکودکی آنچنان مراقب و نگران رسول (ص) خداست تا آنجاکه او را «ام ابیها» 16) مینامند «مام پدر».این کنیه نشانگر ابراز محبت شدید از سوی پیامبراکرم (ص) نسبت به او بوده است و بعد از ازدواج نیز مایه آرامش و آسودگی خاطر علی(ع)وفرزندانش است، آنچنانکه علی(ع) اسوه صبر و استقامت، بعد از او دردهایش را فقط به چاه میگوید…: فصبرت وفی العین قذی و فی الحلق شجا ء 17) استخوان درگلو و خار درچشم صبرکردم …

5- لیلة القدر

شب قدر فقط یک شب است، بسیارکوتاه است. طول عمر زندگانی حضرت نیز بسیار کوتاه بود.همانطور که قبلا اشاره شد، در تاریخ ولادت و شهادت ایشان اختلاف است و همین مساله منشا اختلاف در سن میشود. شیعه معتقد است دوسال و یا مشهور پنج سال از بعثت گذشته بود که خداوند کوثر را به پیامبر عطا نمود.اهل سنت میگویند: پنج سال قبل از بعثت بوده است.درخصوص وفات ایشان علامه مجلسی نقل میکند:

در وفات فاطمه زهرا (س) بعد از پدر میان 8ماه و چهل روز اختلاف است و آن قولیکه روایات آن مقرون به صحت سند است و بیشتر مورد توجه قرارمیگیرد.قول 75 روز و معتبرتر از آن 95 روز است .همچنین طبرسی نقل میکند: فاطمه (س) در روز بیستم جمادی الاخر در مکه متولد شد.هشت سال در مکه و ده سال در مدینه ماند و بعد از پدر 75 روز در قید حیات بود و در روز سه شنبه سوم جمادی الاخر سال یازدهم هجرت از دنیا رفت.18)

بهرحال (هر زمانی را که تصور کنیم) طول عمر حضرت حدود حداقل 18 و حداکثر 28 سال بوده است (تولد 5سال قبل از بعثت :ازدواج در 18 سالگی و شهادت در 28 سالگی ،تولد 5 سال بعد از بعثت :ازدواج در 9 سالگی و شهادت در 18 سالگی، و کوتاهی عمر ایشان با کوتاهی شب قدر یکی دیگر از وجوه شباهتهای لیله قدر وزهرا(س) است.

6- لیلة القدر خیر من الف شهر

اما با وجود کوتاهی، این شب سراسر رحمت، خیر و برکت است و در تمام طول سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد که گویا از هزار ماه (83 سال و4 ماه ) یعنی بیشتر از طول عمر یک انسان سالم، رحمت و برکت دارد.زهرای اطهر(س) نیز با وجود عمرکوتاه و آکنده از درد و و اندوه خویش ،کوثر است، «انا اعطیناک الکوثر» 19) ای رسول خدا! ما به تو کوثر عطا نمودیم.کوثر یعنی خیرکثیر، خیرفراوان20) خیربی انتها ،خیر تمام ناشدنی. میدانید که ادامه نسل نبوت(ص) از دامان پاک بتول است.این معنا در نسل پاک پیامبرازفرزندان فاطمه (س) آشکار گشته وبرکت آن تا روزرستاخیزخواهد بود21)پس یکی دیگرازشباهتهای زهرا (س) و شب قدر درعین کوتاهی،خیر و برکت کثیر آنهاست.

7- تنزل الملائکة والروح فیها

در این شب تمام فرشتگان و جبرئیل(فرشته وحی )و روح (اعظم ملائکه) بفرمان خدا نازل میشوند. بعد از ارتحال پیامبراکرم (ص) وحی منقطع نگردید و همچنان تا زمان حیات کوتاه زهرا (س) بعد از پیامبر، جبرئیل بر ایشان نازل میشد و اورا تسلی و دلداری میداد. امام صادق (ع) فرمود : ملائکه از آسمان به پائین میامدند و همانگونه که با مریم عذرا سخن میگفتند با حضرت زهرا (س) نیز گفتگو میکردند.22)و چون فرشتگان گفتند : و اذ قالت الملائکه یا مریم ان الله اصطفیک وطهرک و اصطفیک علی نسا العالمین 23) ای مریم! خداوند ترا برگزید و پاکیزه گردانید و برتری بخشید بر زنان جهانیان.ملائکه به حضرت زهرا (س) نیز میگفتند :

«یا فاطمه ان الله اصطفیک وطهرک و اصطفیک علی نسا العالمین، یا فاطمه اقنتی لربک و اسجدی مع الراکعین». فاطمه زهرا (س) که به اذن خدا قادر بود با ملائکه سخن بگوید شبی ازآنها پرسید آیا برترین زن جهان حضرت مریم (س) دختر عمران نیست ؟ فرشتگان عرض کردند : حضرت مریم سرور زنان زمان خود بود اما خداوند شمارا برترین زنان جهان قرار داده است در همه زمانها و از اول تا آخر جهان 24). صحبت ایشان با فرشتگان چیز بعیدی نیست زیرا وقتی قران کریم به گفتگو ومورد خطاب قرار دادن مریم عذرا توسط فرشتگان اشاره میکند در حالیست که حضرت مریم سیده زنان عالم در عصر خویش است 24) ولی حوراانسیه،فاطمه زهرا (س) سیده زنان عالم در همه عصرها و زمانهاست. از نظر روایات مسلم است که جبرئیل امین بر حضرت فاطمه (س) نازل میشد 25) درحالیکه حتی بر ائمه (ع) نیز نازل نمیشد،هرچند فرشتگان دیگر بمحضرآنان میرسیدند.

حضرت امام (خمینی ره) نزول فرشته وحی را از بالاترین فضائل آن حضرت میشمارد ومیفرماید : نزول مکرر جبرئیل بر حضرت زهرا (س) در طی 75 روز زندگیش پس از رحلت رسول الله (ص) در باره ائمه (ع) هم وارد نشده است . تناسبی بین روح شخص با جبرئیل لازم است تا جبرئیل نازل شود . این از بالاترین فضائل آن حضرت و از مختصات ایشان است 26) پس نزول فرشتگان آسمانی در شب مبارک قدر و نزول آنها بر زهرای محدثه (س) از شباهتهای دیگر ایندوست.

8- باذن ربهم

همچنانکه درشب قدر همه چیز به اذن وفرمان خداوند تبارک وتعالی انجام میگیرد،در خصوص حضرت فاطمه زهرا(س) نیز همه چیز او به اذن و دستور و فرمان خداوند بوده است، از زمان تکوین نطفه اش با آن سیب بهشتی 27) بعد از دستور چهل روز عبادت حضرت رسول(ص) در غار حرا،گفتگو با مادر قبل از تولد، رویدادهای خارق العاده بهنگام تولد ، نحوه تولدش (آمدن زنان بهشتی مریم، ساره،آسیه وخواهر حضرت موسی بن عمران برای کمک به خدیجه (س)،وقتیکه زنان قریش از کمک به او بخاطر ازدواج با پیامبر خودداری کردند)،اسماء مبارکش زندگیش،نحوه ازدواج و عروسی اش، دوست داشتن ودشمنیش،سکوتش، فریاد و خشمش …همه وهمه برای خدا و به اذن او بوده است.بطوریکه پیامبرمیفرماید :

انها بضعة منی28) .فمن آذاها فقدآذانی29).فمن اغضبها فقد اغضبنی30)..او پاره جگرمن است و یا در جای دیگرمیفرماید: فاطمه بضعه منی و هی نور عینی و ثمره فوادی وروحی اللتی بین جنبی و هی حورا الانسیه 31). او پاره تن من است ، او نور دوچشم من و جان من است که میان سینه ام قرار دارد و او حوریه ای در قالب انسان است. هرکس اورا بیازارد مرا آزرده است و هرکس اورا خشمگین کند مرا خشمگین کرده است وهرکس مرا خشمگین کند،خدا را خشمگین کرده است و هرکس اورا خشنود کند ،مرا خشنود کرده است و هرکس مرا خشنود کند خدا را خشنود کرده است. وچون حضرت به امور الهی و مشیت خداوند راضی است لذا او را راضیه گویند.در زیارتنامه حضرت میخوانیم :

السلام علیک ایها الراضیه المرضیه. 32) درود بر تو ای زنی که به مقدرات الهی راضی هستی و خداوند نیز از تو راضی است. پس تحت اذن و فرمان کامل خداوند بودن ازوجوه دیگر شباهتهای شب قدر و حضرت زهرا(س) است .

9- باذن ربهم من کل امر

در این شب تمام امور و مسائلی که در طول سال و تا شب قدر سال آینده برای انسان پیشامد خواهد نمود مقدر میشود.همچنانکه قبلا نوشتم بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) وحی منقطع نگردید و در طول زمان کوتاهی که حضرت زهرا (س) بعد از ارتحال پدر بزرگوارشان در نهایت درد وغم و اندوه و مصیبت در قید حیات بودند، جبرئیل بر ایشان نازل شده و کلیه حوادث وپیشامدهائی که بر خاندان امامت و نیز مسلمین از گذشته و آینده اتفاق افتاده و خواهد افتاد به ایشان خبر داده اند وهمه این اخبار توسط امام علی (ع) املا گردیده و در کتابی منسوب به حضرت صدیقه طاهره (س) بنام مصحف زهرا(س) جمع شده است .این کتاب مقدس دست به دست به امامان معصوم (ع ) به ارث میرسید و بنقل مشهور درحال حاضر در دستان مبارک قائم آل محمد (ص) مهدی موعود (عج) میباشد.

فاطمه زهرا (س) به همه علوم و امور آگاه بودند تا آنجا که ائمه اطهار(ع) برای روشن شدن حوادث آینده به صحیفه فاطمه (س) مراجعه میکردند. از روایات وتوضیحات حضرت زهرا (س) بدست میاید که مطالب و مباحث پیچیده صحیفه فاطمه (س) جزء اسرارالهیست که فقط دراختیار رهبران معصوم (ع) قرارگرفته است و حضرت به جابر میفرماید :ای جابر! دراین صحیفه نام ائمه ثبت شده که از فرزندان من هستند وهیچکس حق ندارد این صحیفه را مطالعه کند مگر رسول خدا یا وصی پیامبر یا اهل بیت پیامبر(ص) 33).امام رضا (ع) آنرا از علائم و نشانه های امام معصوم میشمارد:

یکون عنده مصحف فاطمه (س)،یعنی بودن مصحف فاطمه (س)درنزداو ازنشانه های امامت است 34) و امام صادق (ع ) نیزمیفرماید: ان عندنا لمصحف فاطمه و ما یدریهم ما مصحف فاطمه ؟ همانا مصحف فاطمه درنزد ماست و مردم چه میدانند که مصحف فاطمه چیست؟35). ابیحمزه میگوید امام صادق (ع) فرمود: درمصحف فاطمه (س) چیزی ازکتاب خدا (قران) نیست ، بلکه چیزی است که بر فاطمه (س) پس از رحلت پدرش الهام گشته است 36)

وآن چیزیست که که حضرت زهرا (س) از جبرئیل یا فرشتگانیکه بنزدش میامدند میشنید و برای حضرت علی (ع) نقل میکرد و ایشان آنهارا مینوشت و تدریجاً بصورت کتابی درآمد و برطبق روایات خبرهائی از آینده جهان ، حوادث آینده ، نامهای پادشاهان تا روز قیامت درمصحف فاطمه (س) آمده است.37)

امام صادق (ع) فرمود: آگاه باشید که مصحف فاطمه (س) چیزی از حلال و حرام را دربرندارد، بلکه درآن دانش آینده تاریخ است و آنچه را که مردم به ما نیازمندند ولی ما به احدی نیاز نخواهیم داشت حتی ارش خراش هم در آن موجود است38) و از امام باقر(ع) هم نقل است که مصحف را فاطمه(س) شخصاً به امیرالمومنین (ع) تحویل داد و پس از شهادت علی(ع) به امام حسن (ع) منتقل گشت و پس از او به امام حسین (ع) و آنگاه در خاندان حسین (ع) دست به دست گشت تا اینکه به صاحب الامر(عج) تحویل داده میشود. 39)

بین صحیفه حضرت زهرا(س) با مشخص شدن حوادث مقدر (من کل امر) در شب قدر شباهت وجود دارد.

10-سلام

این شب سراسر سلام است ،امنیت است ،آرامش است ،رحمت و برکت است فاطمه(س) نیز همه وجودش مظهر لطف و رحمت خداست.سلام از اسماء حسنای خداوند تبارک و تعالی است.در اواخر سوره مبارکه حشر به تعدادی از اسماء حسنا اشاره شده است.هوالله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المومن المهیمن العزیز المتکبر سبحان الله عما یشرکون.40). پیامبراکرم (ص) به زهرا(س)فرمود :

خداوند برای تو اسمی از اسمهای خود را انتخاب کرده است خداوند فاطر است و نام ترا فاطمه گذاشته است.41) اسماء حضرت فاطمه زهرا (س) نیز هرکدام جلوه ای از انوار رحمت و برکت الهی هستند.

فاطمه : از کلمه فطام است بمعنای از شیرگرفتن، «فطمت من شر» او از هرچه شر وبدی است گرفته شده و یاران و شیعیانش از آتش خشم وغضب الهی بدورند.

امام(ع) میفرماید: میدانید تفسیر فاطمه(س) چیست و چه معنائی دارد ؟ فاطمه (س) از شر و بدی جدا گردیده است واگر امیرالمومنین (ع) نبود هیچکس همتای زهرا(س) نبود و تا روز قیامت کفو و همتائی برای او یافت نمیشد 42) ونیز فرمود فاطمه به این نام نامگذاری شد به سبب آنکه مردم از شناخت او عاجزند.43)

زهرا : بمعنای درخشان و نورانی است، وقتی ایشان در محراب می ایستاد همه جا نورانی میشد. زهرا درلغت بمعنای درخشنده است که این لقب از هر جهت برازنده این بانوست.

جابر از امام حسین (ع) سوال کرد چرا فاطمه را زهرا نامیده اند ؟ ایشان فرمود : «لان الله عزوجل خلقها من نور عظمته ،خداوند فاطمه (س) را از نور عظمت خویش آفرید، لانها اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السما کما یزهرنور الکواکب لاهل الارض » امام صادق (ع) نیز فرمود: زیرا هرگاه در محراب عبادت میایستاد، نورش برای اهل آسمان میتابید همچنانکه ستارگان برای ما اهل زمین درخشش دارند.44) و امام رضا (ع) فرمودند :«کانت فاطمه ( س) اذا طلع هلال شهر رمضان یغلب نورها الهلال و یخفی غابت عنه ظهر» هلال ماه که ظاهر میشد نور فاطمه بر آن غلبه میکرد و کسی نمیتوانست نور هلال ماه را ببیند تا اینکه حضرت فاطمه زهرا ( س) از آنجا رفته آنگاه هلال ماه دیده میشد.45) .

ابوهاشم میگوید : از امام حسن عسگری (ع) سوال کردم چرا فاطمه، زهرا نامیده شد؟ فرمودند:صورت فاطمه (س) برای حضرت علی(ع) در اول روز بمانند خورشید میدرخشید و هنگام ظهر مانند ماه تابان بود و هنگام غروب خورشید مانند ستاره ای پرنور.46)

بتول : بمعنای منقطع شده «یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا ،نصفه او انقص منه قلیلا ، او زد علیه و رتل القران ترتیلا ،انا سنلقی علیک قولا ثقیلا،…وذکر اسم ربک وتبتل الیه تبتیلا»47).حضرت امام صادق فرمود: فاطمه را بتول نامیدند زیرا بی نظیر است48)

مبارکه: برکت یعنی فایده ثابت ،بسیاری وسعادت، ثبوت خیرالهی در یک چیز و مبارک چیزیست که در آن فایده ثابت باشد.این نام بر خیر و برکت در ذریه آن حضرت گواهی میدهد.49) در سوره مبارکه دخان آمده است : بسم الله الرحمن الرحیم ،حم والکتاب المبین ،انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین، فیها یفرق من کل امرحکیم. 50) عالمی نصرانی از باطن این کلمات از امام کاظم (ع)سوال کرد وحضرت پاسخ داد : حم محمد (ص) است که در کتاب هود که منقوص الکتاب است آمده است والکتاب المبین امیرالمومنین علی(ع) است اللیله در لیله مبارکه فاطمه (س) است.یفرق من کل امرحکیم یعنی خیر فراوانی از آن شب نشات میگیرد.51)

محدثه: بمعنای کسیکه با ملائکه گفتگو میکند، همچنانکه قبلا نیز توضیح داده شد مصحف زهرا (س) که همان اخبارغیبی است محصول شرفیابی فرشته وحی بر حضرت زهرا (س) و از افتخارات تشیع میباشد. محدثه به کسر دال زنی است که حدیث بازگو میکند و محدثه به فتح دال بمعنای زنیست که فرشتگان با او سخن میگویند که در مورد حضرت هردو مورد صادق است ،چون درروایتهای بسیاری جزو سلسه سند قرار گرفته و از رسول خدا (ص) حدیث بازگو کرده است.52)

زکیه: یعنی پاکیزه از هر رجس و گناه یا صفت رذیله و نیز رشد و نمو. «قد افلح من زکیها» 53) و هر زکیه ای به فلاح میرسد. درزیارتنامه حضرت میخوانیم :

السلام علیک ایتها الفاضله الزکیه . درود برتو ای بانوی بافضیلت و ای زنیکه از هر آلودگی خود را پاک نمودی.

صدیقه: بمعنای زن بسیارراستگو که درعمل، گفتار وباور و ایمانش راستگو میباشد.پیامبراکرم (ص) به علی (ع) فرمود: سه چیز بتو داده شده که به احدی داده نشده است حتی بمن ، «اوتیت زوجه صدیقه مثل ابنتی» یکی زنی بسیار راستگو چون دخترم 54)

مطهره : نیز مانند طاهره و طیبه بمعنای پاکی و طهارت است که صدیقه کبری هم پاکیزگی باطنی داشت و هم پاکیزگی ظاهری که در قران آمده است «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا »55)

راضیه ومرضیه : هم به معنای کسیست که که به مقدرات الهی راضی است و چون او ازخدا راضی است، خدا هم از او راضی است، یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه المرضیه، فدخلی فی عبادی ودخلی جنتی 56)

برای تفسیر بیشتر راضیه به نکته جالبی اشاره میشود:

زندگی حضرت سراسر عشق و ایثار است. علامه مدرسی نقل میکند: فاطمه زندگی سخت و غذای ناگوار و لباس درشت بافت و خشن را تحمل میکرد و تنها خدا و روز قیامت را در نظر میاورد.شیخ صدوق از علی (ع) روایت کرد که فرمود:

فاطمه آنقدربا مشک آب آورد که بند مشک در سینه اش اثر نهاد و آنقدر دستاس میکرد که دستش پینه بست و زبر شد و آنقدر خانه را میرفت که لباسهایش گردآلود میشد و آنقدر آتش در زیر دیگ می افروخت که لباسهایش دودآلود و سیاه میشد 57) اما با همه سختیها و مشقات دنیا ، بانوی دوعالم به امور الهی و مشیت خداوند راضی است لذا او را راضیه گویند.

حضرت امام جعفرصادق (ع) در باره اسماء حضرت میفرماید: حضرت زهرا(س) درپیشگاه خداوند 9اسم مخصوص دارد:فاطمه ، صدیقه ،مبارکه ، طاهره ، زکیه ، راضیه ، مرضیه ، محدثه و زهرا 58)

ام ابیها:که کنیه حضرت است بمعنای مادر پدر است که نشان اوج رافت و محبت حضرت به ایشان است.

کوثر: نیزکه از القاب ایشان است بمعنای خیرکثیر و خیر فراوانیست که خداوند آنرا به پیامبراکرم (ص) ارزانی داشته است. این معنا در نسل پاک پیامبر از فرزندان فاطمه (س) آشکارگشته وبرکت او تا روز رستاخیز خواهد بود و نیز نام چشمه ایست در بهشت .در کتاب شریف «فاطمه گل محمدی (سلام الله علیها)» حدود 139 اسم برای حضرت تحت عنوان گلنام ، 45 کنیه ، 87 لقب و 323 صفت ذکر شده است59 ) بین وجوه رحمت و برکت شب قدر با اسما واخلاق و صفات حضرت فاطمه زهرا(س) شباهت وجود دارد.

10-سلام هی حتی مطلع الفجر

همچنانکه انتهای شب قدر به صبح روشن و طلوع سپیده و فجر منتهی میشود، انتهای امامت نیزصبح ولایت است که یوسف زهرا، مهدی موعود (عج) قیام نموده وشب تاریک و ظلمانی را به صبح هدایت و امید و فلاح ورستگاری دلالت خواهد نمود.مطلع الفجر زهرا (س) مهدی(عج) است. «ان موعدهم الصبح ، ا لیس صبح بقریب ؟!»60) آیا سپیده نزدیک نیست؟!

منابع

1- قران کریم - سوره مبارکه قدر

2- تفسیرالفرات ،فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی ، ص582 – ذکر روایت با سند از امام جعفر صادق (ع)

3-تعلیقات حکیم مولی علی نوری برتفسیرصدرالمتاهلین شیرازی –جلد 6-ص385

4-فاطمه گل محمدی ( سلام الله علیها) – سید جواد هاشمی – ص180

5- حدیث قدسی-بحارالانوارعلامه محمد باقر مجلسی– جلد15- ص 28

6- قران کریم - سوره قلم –آیه4-1

7- قران کریم - سوره نساء آیه 77

8- بحار الانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد22-ص490-روایت 36

9- فضائل الحمد – جلد 3 – ص 127 و زهرا (س) بزرگترین بانوی جهان –آیت الله العظمی مکارم شیرازی - ص25

10-علل الشرایع ابوالجعفرمحمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق – باب 147- جلد 1-ص 183

11-تفسیر جوان (منتخب تفسیرنمونه) ،زیر نظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی جلد 27-ص133 به نقل از نورالثقلین- جلد 5 – ص626-حدیث 62

12- قران کریم - سوره انعام – آیه 96

13- قران کریم - سوره نبا ء – آیه 9

14- قران کریم - سوره اللیل – آیه 1

15- قران کریم - سوره الضحی – آیه 2

16- فاطمه زهرا (س ) بهجت قلب مصطفی(ص) - احمد رحمانی همدانی – مترجم سید حسین افتخارزاده سبزواری جلد1-ص 203 ، فضائل الخمسه من الصحاح السته سید مرتضی حسینی فیروز آبادی – جلد 3 – ص 156 و مناقب - جلد 3 - ص 357

17- نهج البلاغه – خطبه 3 معروف به خطبه شقشقیه

18- زندگانی فاطمه زهرا (س) – دکتر سیدجعفرشهیدی

19- قران کریم - سوره کوثر- آیه 1

20- درالمنثور – سیوطی – واژه کوثر

21- مجمع البیان – طبرسی – واژه کوثر

22- بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 14 – ص206 – روایت 23

23- قران کریم - سوره آل عمران – آیه 42

24- بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 14 – ص206 – روایت 23

25- مسند فاطمه زهرا (س) – شیخ عزیز الله عطاردی ص 281 – بنقل از کافی

26- صحیفه نور – امام خمینی (ره)- جلد 19- ص 278 – سخنرانی 11/12/64

27 - ریاحین الشریعه -ذبیح اله محلاتی –جلد 1-ص 21

28- حلیه الاولیا ء-ابوالفرج اصفهانی – جلد 2 – ص 40 و زهرا بزرگترین بانوی جهان –آیت الله العظمی مکارم شیرازی - ص 88

29- کنز العمال – علا الدین المتقی الهندی – جلد 12 – ص 111

30- صحیح بخاری –محمد بن اسماعیل البحاری -کتاب بدا الخلق –باب مناقب قرابت رسول الله(ص)

31- ریاحین الشریعه ذبیح الله محلاتی –جلد 1-ص 21 وبحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 43 – ص16 بنقل از علل الشرایع ابوالجعفرمحمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق

32- بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 100 –ص199– روایت 20

33-کمال الدین وتمام النعمه-ابوجعفرمحمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق – ص 178

34-عیون الاخبارالرضا (ع)- ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه القمی الصدوق- ص25 و بحارالانوار – جلد 36 -ص194

35- اصول کافی مرحوم کلینی – جلد 1 – ص239 ، بصائرالدرجات الکبری–ابوجعفر محمد بن الحسن بن فروخ (الصفار) –ص 151 و بحار الانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد26- ص38.

36- مسند فاطمه زهرا (س) – مهدی جعفری - ص 292 ، بصائر الدرجات الکبری ابوجعفر محمد بن الحسن بن فروخ ( الصفار) ص 159

37-بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 43 – ص 79 – روایت 66

38-فاطمه گل محمدی سلام الله علیها –سید جواد هاشمی -ص 115

39- همان منبع

40- قران کریم - سوره حشر – آیه 23

41- بحارالانوارعلامه محمد باقر مجلسی ج 26-ص326-روایت 10

42-فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد –فاطمه زهرا (س)از ولادت تا شهادت – سید محمدکاظم قزوینی ص71 وبحارالانوارعلامه مجلسی– جلد 26 –ص326 –روایت 10

43- تفسیرالفرات-فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی - ص582

44-بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی جلد 43- ص 12 – روایت 6

45- فضائل شهر رمضان ابوجعفرمحمدبن علی بن بابویه قمی الصدوق – ص 56

46-بحارالانوارعلامه محمد باقرمجلسی– جلد 43 –ص56 - روایت 49 و جلد 43– ص12 – روایت 6

47- قران کریم - سوره مزمل – آیه 8

48- بحارالانوارعلامه محمد باقر مجلسی – جلد 43 –ص16

49 – نامها و لقبهای فاطمه زهرا (س)- علیرضا سلطانی نسب –ص107

50- قران کریم - سوره دخان 4-1

51- فاطمه گل محمدی (سلام الله علیها) – سید جواد هاشمی ص145

52- نهج الحیات –مرحوم دشتی

53- قران کریم - سوره شمس-آیه 9

54- فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد-ص82

55- قران کریم - سوره احزاب- آیه 33

56- قران کریم - سوره فجر – آیات 27-28

57-بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی – جلد 43- ص 10-روایت 1

58-کتاب زندگی وسیمای حضرت فاطمه زهرا(س)-علامه سیدمحمدتقی مدرسی ص41

59- فاطمه گل محمدی (سلام الله علیها) – سید جواد هاشمی – 69-55

60- قران کریم – سوره هود – آیه 86

61-فرازی از دعای ندبه

63- قران کریم - سوره مطففین – آیه 2

 

 نظر دهید »

موافقین فضیلت اهل بیت از علمای بزرگ برادران اهل سنت

02 اسفند 1395 توسط سرباز ولایت

 

حاکم نیشابوری از علما و دانشمندان اهل سنت است که کتب متعددی در باب احادیث و روایات نگاشته است. او در کتابی به جمع‌آوری فضائل حضرت زهرا(سلام الله علیها) پرداخته است و به روایات مهمی در خصوص فضائل آن بانوی مخدره اشاره کرده است.
فضائل و مناقب حضرت زهرا(سلام الله علیها) هرچه قدر هم بیان شود، باز هم بازگو کننده‌ی بزرگی آن حضرت نیست. مناقب حضرت آن قدر فراوان است که حتی دشمن‌ترین دشمنان اهل بیت نتوانستند آن مناقب را کتمان کنند و مجبور به بیان آن شدند.
از ابن عمر منقول است که: «کان النبي اذا اراد سفرا کان آخر الناس عهدا بفاطمه، و اذا قدم کان اول الناس عهدا بفاطمه.[1] عادت پيامبر (صلی اللَّه عليه و آله و سلم) اين بود که هنگامی‌که قصد سفر داشت، آخرين ديدارش با فاطمه و موقع بازگشتش از سفر، نخستين ديدارش با او بود.»
محبت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به یگانه دخترش آن‌قدر زیاد بود، که تعابیر خاصی برای آن حضرت به‌کار می‌بردند.
ابن عمر نقل می‌کند که: «ان الرسول دخل علی فاطمه فقال لها: فداک ابی و امی.[2] رسول خدا بر فاطمه وارد شد و به ایشان فرمود: پدر و مادرم فدایت، یا فاطمه!»
از دیگر فضائل منقول توسط اهل سنت برای فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایتی است که ابوجحیفه از حضرت علی (علیه السلام) نقل کرد که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده شده است: «اذا کان یوم القیامة نادی مناد من وراء الحجب یا اهل الجمع غضوا ابصارکم عن فاطمه بنت محمد حتی تمر.[3] زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می‌دهد که ای جماعت! چشمانتان را بر هم نهید، تا فاطمه دختر محمد بگذرد.»
از فضائل دیگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) اکرام و توجه ویژه خداوند به این بانوی بزرگوار است با نعمت‌هایی که برای هیچ‌کس نیامده است. در حدیثی زیبا از امام رضا (علیه السلام) و ایشان از پدرانشان و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است، که حضرت فرمودند: «تحشر ابنتی فاطمة و علیها حلة الکرامة قد عجن بماء الحیوان.[4] دخترم فاطمه در حالی محشور می‌شود که لباس فاخر کرامت بر تن دارد و با آب حیات عجین شده است.»
بهترین فضیلت را رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای دختر گرامیشان بیان کردند. ابن عباس در روایتی نقل کرده است: «کنا ذات یوم عند رسول الله اذ قال: ألا أخبرکم بخیر الناس أباً و أماً؟ قالوا بلی یا رسول الله. قال: الحسن و الحسین. أبوهما علی بن ابی طالب و أمهما فاطمة بنت رسول الله سیدة نساء العالمین.[5] روزی نزد رسول خدا بودیم. ایشان فرمودند: آیا شما را با کسانی آشنا کنم که بهترین پدرها و مادرها را دارند؟ گفتیم: بله! ای رسول خدا! حضرت فرمود: آن‌ها حسن و حسین (علیهما السلام) هستند، چرا که پدرشان علی بن ابی‌طالب و مادرشان فاطمه است که سرور زنان عالم است.»
شاید مهم‌ترین فضیلتی که برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بتوان بیان کرد، این باشد که غضب زهرا، غضب خداوند و رضایت او، رضایت خداست. در حدیثی مشهور و معروف از حضرت علی (علیه السلام) نقل شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «یا فاطمة إن الله تعالی یغضب لغضبک و یرضی لرضاک.[6] یا فاطمه! خداوند با غضب تو خشمگین و با خشنودیت خشنود می‎گردد.»
این چند روایت تنها بخشی از فضائل و کرامت بانوی دو عالم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است که توسط موافقین فضیلت اهل بیت از علمای بزرگ برادران اهل سنت بیان شده است.

پی‌نوشت:

[1]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص141، ح4792
[2]. المسند الصحیح، ابن حبان، دارالمعرفة، بیروت: ج2، ص470
[3]. مجمع الزوائد، هیثمی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج9، ص212
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص136، ح4781
کنز العمال، متقی هندی، الرسالة العالمیة، بیروت: ج12، ص49، ح34206
[4]. فرائد السمطین، مؤسسة المحمودی، بیروت: ج2، ص62
[5]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج14، ص173
فرائد السمطین، مؤسسة المحمودی، بیروت: ج2، ص93
مجمع الزوائد، هیثمی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج9، ص184
[6]. اسد الغابة، ابن اثیر، دارالکتب العربی، بیروت: ج7، ص219
کنز العمال، متقی هندی، الرسالة العالمیة، بیروت: ج12، ص51، ح34233
مجمع الزوائد، هیثمی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج9، ص203
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص137، ح4783
www.adyannet.com/fa

 نظر دهید »

نتیجه خشم و خشنودی حضرت زهرا(س)

23 بهمن 1395 توسط سرباز ولایت

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 
بی شک خداوند با خشم فاطمه علیها السلام به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود.

 

منبع: الامالی، شیخ مفید، ص 94.

 نظر دهید »

اهمیت کار آتش نشان

05 بهمن 1395 توسط سرباز ولایت

 

پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلم):«مَن رَدَّ عَن قَومٍ مِنَ المُسلِمینَ عادِیَةَ ماءٍ أونارٍ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ»

کسی که دسته ‏ای از مسلمانان را از خطر سیل یا آتش سوزی نجات دهد ، بهشت بر او واجب می‏شود.[1]

[1]. الکافی ، ج ۵ ، ص ۵۵ .

 1 نظر

مهربان تر از این باش!

27 آذر 1395 توسط سرباز ولایت

مهربان تر از اين ها باش !

نرمي و ملاطفت ، سخت گيري و خشونت در تربيت كودك ، از منظر اسلام

يكي از مهم ترين تدابيري که در تربيت کودک بايد در نظر داشت ، اين است که بايد با کودک راه رفاقت، نرم خويي و ملاطفت را در پيش گرفت ، نه خشونت و سخت گيري.

در تربيت بايد کاري کرد که کودک با ميل و رغبت و شوق ، پذيراي تربيت و آنچه مربي مي خواهد ، بشود نه اين که کاري کنيم که کودک از مربي و والدين رميده شود.

قرآن کريم به اين حقيقت در امر تربيت تصريح مي کند:

«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غليظ القلب لا نفضّوا من حولک؛(1) به برکت رحمت الهي با آن ها نرم و مهربان شدي و اگر خشن و درشت خو بودي، از اطراف تو پراکنده مي شدند».

اين آيه به صراحت مي گويد : از عوامل مهم در تربيت ، رفاقت و نرم خويي در برابر خشونت و درشت خويي است.

اي پيامبر، اگر بخواهي مشرکان را هدايت و تربيت کني، بايد به گونه اي برخورد کني که به سخن تو گوش دهند تا پذيراي آن شوند. اگر به گونه اي عمل کني که حاضر به گوش دادن سخن تو نشوند ، چگونه مي خواهي به حق بودن آن پي ببرند؟

مقتضاي طبع انساني چنين است که در برابر نرمي و محبت و ملاطفت سر فرود مي آورد و در برابر خشونت و سخت گيري سرباز مي زند.

بنابراين، کودکان اگر نگوييم اين صفت در آن ها بيش از بزرگ سالان است (چون ضعيف ترند و توان برخورد را در خود نمي بينند)، دست کم با ديگران در اين ويژگي مساوي اند. بنابراين، پيامبر و ائمه، هم با بزرگ سالان روش هاي نرم و ملايم را در پيش مي گرفتند و هم با کودکان.

انس بن مالک مي گويد:

روزي رسول خدا مرا براي کاري فرستاد و من گفتم: نمي روم. هر چند در نظر داشتم که بروم. به همين سبب اندکي بعد روانه ي اجراي آن کار شدم. در بين راه به کودکاني که در بازار مشغول بازي بودند ، برخوردم و به تماشاي آن ها ايستادم. ناگاه رسول خدا از پشت دست بر گردنم گذاشت. به او نگريستم، ديدم مي خندد. سپس فرمود: انس، آن جا که گفتم رفتي؟ گفتم مي روم، و سپس روانه شدم».(2)

اين، برخورد پيامبر با خطاهاي عمدي است. بسياري از اوقات از خطاهاي سهوي کودکان و فرزندان خويش ، سخت برآشفته مي شويم و با آن ها برخورد تندي داريم، حال آن که پيامبر حتي در برابر تخلف عمدي با نرمي و ملاطفت برخورد مي کردند.

معصومان(ع) در برخوردها همواره به توانايي هاي کودکان توجه داشته اند. ام الفضل، دايه ي امام حسين مي گويد: « پيامبر در ايامي که من به امام حسين(ع) شير مي دادم، او را از من گرفت و به آغوش کشيد. حسين(ع) پيامبر(ص) را خيس کرد و من با شدت او را از پيامبر گرفتم، به طوري که حسين گريه کرد. پيامبر فرمود: اين مسأله با آب پاک مي شود. اما کدورتي را که تو بر قلب حسين وارد کردي، چه چيز آن را از بين خواهد برد؟ ».(3)

هم چنين پيامبر فرمود: «خدا رحمت کند پدر و مادري را که فرزند خود را بر نيکي ياري کنند! راوي مي گويد: پرسيدم چگونه او را بر نيکي ياري کنند؟ فرمود: آنچه انجام داده ، از او بپذيرند و از آنچه انجام نداده ، درگذرند و بر او تکليف بيش از توان نکنند و سخت نگيرند».(4)

اصولاً اسلام به نرم خويي سفارش بسياركرده و تندخويي را نهي كرده است به گونه اي که برخي روايات، رفق را «رأس الحکمة»(5) ناميده اند.

در روايتي پيامبر فرمود: « اگر رفق به صورت مخلوقي در مي آمد ، مي ديدي که در ميان مخلوقات خداي عز و جل، زيباتر از آن نيست».(6)

بنابراين، رفق و نرمي در هر کاري خوب و در تربيت ضروري است. اما در تربيت کودکان با توجه به ضعف و ناتواني آنان و اهميت تربيت شان، اهميت بسيار بيش تري دارد ، به طوري که مي توان ادعا کرد بدون آن، تربيت درستي شکل نخواهد گرفت.

پي نوشت ها :

1- آل عمران، آيه 159.

2- ابوزهره، محمد؛ خاتم پيامبران؛ ترجمه حسن صابري، ج 1، ص 362.

3- الحديث؛ ج 3، ص 75، به نقل از: هدية الاهباب.

4- الکافي؛ ج 1، ص 50.

5- قال رسول الله(ص): الرفق رأس الحکمة … (بحار الانوار؛ ج 75، ص 352).

6- عن ابي جعفر(ع) قال: قال رسول الله(ص): لو کان الرفق خلقاً يري ما کان مما خلق الله عز و جل شيء احسن منه (همان؛ ص 64).

منبع:سايت تبيان

 نظر دهید »

چقدر سخت شده تا که به حُجره برسد، تا درِ خانه یِ خود رفت و مکرر اُفتاد

10 آذر 1395 توسط سرباز ولایت

زهر کاری شده و شعله به پیکر اُفتاد
لاله ای خشک شد و سوخت و پرپر اُفتاد

چقدر سخت شده تا که به حُجره برسد
تا درِ خانه یِ خود رفت و مکرر اُفتاد

بسکه از فرط عطش لب به لبِ خود می زد
شعله بر بال و پرِ هرچه کبوتر اُفتاد

ناله می کرد خدایا جگرم می سوزد
نوحه می خواند ولی از نفس آخر اُفتاد

گریه می کرد به حالش در و دیوار که باز
یادِ لب هایِ تَرک خورده ی اصغر اُفتاد

یادِ آن خنجر خُشکیده که بر نیزه نشست
به رُخِ سوخته اش دیده ی مادر اُفتاد

یادِ طفلان یتیمی که به شام آوردند
یادِ آن شعله که از بام به معجر اُفتاد

خیزران،کعبِ نِی و خنده تبانی کردند
تا که خاکستر و آتش سرِ دختر اُفتاد

نیزه داران و اسیران همه دیدند زِ بام
سنگباران شد و پشت سَرِ هم سَر اُفتاد

شاعر: حسن لطفی

#حرم_مطهر_حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
#صفر_۱۴۳۸

 نظر دهید »

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

10 آذر 1395 توسط سرباز ولایت

زایری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟
بی پناهم خسته ای تنهام به دادم میرسی!؟
گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی؟
من دخیل التماسم را به چشمانت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا (س) به دادم میرسی؟

“کوری آمد وسط صحن تو،بینا برگشت
“یک زن ویلچری ،روی دو تا پا برگشت
“کافری تا به ضریح تو نگاهش افتاد
“سجده ای کرد سپس شیعه ی مولا برگشت
“خسته بود از همه ی آینه ها…
تا اینکه “زشت آمد،متحول شد و زیبا برگشت
“آنکه در صحن به دنبال شفا آمده بود
“با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت “زائری گفت چرا اشک ندارم
“نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت
“یک جوان حاجتش این بود! که زن میخواهم
“رفت…تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت
“به گمانم که به طور تو مشرف شده بود
“آنکه با معجزه و با ید بیضا برگشت
“صبح در قامت یک مرد گدا،رفت حرم
“ظهر نزدیک اذان بود که!
آقا برگشت “جبرئیل آمده بود از وسط عرش؛
حرم"دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت
“نفس خادمتان خورد به آن نصرانی
“در حرم شیعه شد،از مذهب ترسا برگشت

اللهُّم صَلّ عَلی عَلی بن موسَی الرّضا المرتَضی،
الامامِ التَقی النَقی و حُجَّتکَ عَلی مَن فَوقَ الارضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید،صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافضَلِ ما صَلَّیتَ عَلی اَحَدٍ مِن اولیائکَ

 نظر دهید »

بدون شرح....

29 مهر 1395 توسط سرباز ولایت

 نظر دهید »

کدام نقل درست است؟!...

01 مهر 1395 توسط سرباز ولایت

هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(ع) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد.
به گزارش فرهنگ نیوز، روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم(ع) نامگذاری شده است. اما هفتم ماه صفر در میان مراجع و علمابه خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) روز عزا و تعزیه است و علمای شیعه همواره به این موضوع ملتزم بوده اند. سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری یزدی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) می دانند و مجلس عزاداری برپا می نمایند.

هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(ع) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد.

همچنین از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه و ایت الله بروجردی نیز نقل میشود نظر این دو بزرگوار در خصوص سالروز شهادت امام حسن مجتبی روز هفتم ماه صفر بوده است و با تعطیلی دروس این روز را به عزاداری میپرداختند حوزه علمیه نجف هفتم ماه صفر را به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) تعطیل میباشد و مراسم سوگواری برگزار میکنند.

نظر مراجع و آیات عظام درباره عزاداری هفتم صفر


پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی (دامت برکاته) :
برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماههای حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء علیه السلام است سزاوار است در این دوماه مجلس روضه وعزا برپا نموده و از مجالس جشن وسرور جدا اجتناب نمود.ان شاءالله مجمع مقدس شما عزیزان مورد توجه و عنایت خاصه حضرت بقیةالله ارواحنا فداه قرار بگیرد و همه از منتظران امر فرج آن حضرت بوده باشید

پاسخ آیت الله وحید خراسانی(دامت برکاته) :
بسم الله الرحمن الرحیم
به آنچه فقیه محقق ، موسس حوزه علمیه (قدس سره) فرموده اند ، باید عمل شود

متن جوابیه آیت الله شبیری زنجانی(دامت برکاته) :
بسمه تعالی
عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (علیه السلام) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (علیه السلام) منافات ندارد ./ اول صفر 1430

پاسخ آیت الله سید صادق روحانی(دامت برکاته):
باسمه جلت اسمائه، جماعتی از محققین و علما مانند شیخ مفید، شهید و کاشف الغطاء بعد از تحقیق، روز هفتم صفر را روز شهادت آن حضرت نوشته اند من هم موقعی که در این مورد تحقیق می کردم، تقریبا اطمینان به این پیدا کردم بنابراین مقتضای تعظیم شعائر، اقامه مجلس عزا، تعطیلی بازار، خروج دسته جات و عزاداری در این روز است، و وظیفه صدا و سیما بر پایی عزاداری است و تولد امام کاظم (ع) در این روز مانع نباید بشود.

پاسخ مرحوم ایت الله آیت الله بهجت(ره) :
بسمه تعالی مناسب است در جمع بین دو قول (( مشهور )) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر، امام مجتبی (( علیه آلاف التحیة و الثناء)) و تولد امام موسی الکاظم علیه السلام ، ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار به اینکه مصائب امام دوم علیه السلام و مناقب امام هفتم علیه السلام علیه السلام را متذکر و یادآور باشند و به همین احتیاط حاصل می شود . والسلام

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی(دامت برکاته) :
بسمه تعالی
البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی ( ره ) در کافی آورده این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود.
همیشه موفق باشید.

پاسخ مرحوم ایت الله فاضل لنکرانی(ره) :
بسمه تعالی و له الحمد در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (ص) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که ((مشهور)) هم همین است .

پاسخ ایت الله آیت الله سیستانی(دامت برکاته) :
بسمه تعالی بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است . و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب

پاسخ مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره) :
محرم و صفر ماه های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد.والله العالم

لازم به ذکر است که بنابر اسناد موجود، قول هفتم صفر از زمان امام کاظم«علیه السلام» رواج داشته و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی«البرسی» 169-246 هجری قمری عنوان شده است.

قبل از ورود به بحث لازم است که قاسم بن ابراهیم را از دیدگاه رجالییون معرفی کنیم:
نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه مینویسد: « قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی«علیه السلام»است. او صاحب کتاب(تثبیت الامامة) میباشد که از امام صادق«علیه السلام» با واسطه و از امام کاظم«علیه السلام» بدون واسطه روایت میکند».

ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: «کنیة او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا«علیه السلام» دعوت می کرده و از سال 220هق تا 246 هق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ«کوهی در نزدیک حله» مخفی بوده است.
همچنین آقا بزرگ تهرانی از او تمجید بسیار نموده است و فرموده است: او سیدی شریف و از سادات بنی الحسن«علیه السلام» است.

از این روایت قاسم بن ابراهیم، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول، کفعمی، والد شیخ بهائی، شیخ بهائی در(توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه)«قدس سرهم» پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نمودهاند؛ که به برخی از این روایات اشاره میکنیم:

اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر


سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف«سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
«الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة»

سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة… و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.[1]

سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح»می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:
»ولد فی یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.[2]

سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی
یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب«وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.[3]

اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 28 ماه صفر و نقد در تاریخ 7 صفر
در حالی که پیش از شهید اول، در کتب تاریخی شیعی همچون «فرق‌الشیعة» اسماعیل نوبختی، «المقالات و الفرق» سعد بن عبدالله اشعری، «اصول کافی» شیخ کلینی، «مسارالشیعة» شیخ مفید، «مصباح‌المتجهد» شیخ طوسی، «اعلام‌الوراء» و «تاج‌الموالید» مرحوم طبرسی، «روضةالواعظین» فتال نیشابوری و «کشف‌الغمة» اربلی تاریخ وفات امام حسن مجتبی (ع) را آخر صفر یا ۲۸ صفر ذکر ‌کردند، اما از زمان شهید اول به بعد، هفتم صفر نیز در کنار ۲۸ صفر به عنوان روز شهادت آن حضرت (ع) مطرح شده است و عالمانی از شیعه همچون شیخ بهائی جبل عاملی و پدرش شیخ حسین عاملی، کاشف الغطاء و صاحب جواهر به بیان این تاریخ می‌پردازند اما با بررسی اسناد مرتبط با این دیدگاه، مشاهده می‌شود که اینان سخن شهید اول را در این ارتباط پذیرفته‌اند؛ ولی در اینکه مستند سخن شهید چیست، مطلبی در دست نیست. یک احتمال وجود دارد که سخن وی به کتاب قاسم رسی (۲۴۶ ق) مستند باشد که در قسمت پایانی آن کتاب، تاریخ شهادت امام مجتبی (ع) در هفتم صفر ثبت شده است؛ ولی این گزارش از چند جهت در خور نقد است:

۱- کتاب تثبیت الامامة رسی درباره امامت امیرالمومنین (ع) است، نه تاریخ ولادت و شهادت امامان (ع).
۲- مطلبی که در پایان کتابش آمده، تاریخ شهادت دو امام هادی (ع) و عسکری (ع) را هم ثبت کرده است؛ در حالی که قاسم رسی پیش از امام هادی (ع) از دنیا رفت، بنابراین این مطلب پایانی کتابش از او نیست.
۳- چون روز شهادت امام مجتبی (ع) به لحاظ تاریخ شمسی، مطابق نهم حَمَل (فروردین) بوده است و در خط کوفی به گونهٔ شکسته آن، سابع و تاسع همانند یکدیگر نوشته می‌شود، احتمالا سابع صفر به جای تاسع حَمَل، ثبت شده و این اشتباه در نسخه‌ای ثبت شده و آن نسخه به دوران شهید راه یافته و مستند گزارش او قرار گرفت. (به نقل از حجت‌الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی)

مطلب دوم:ولادت امام کاظم«علیه السلام» صفر یا ماه ذی الحجه؟
ولادت امام کاظم «علیه السلام» در روز هفتم صفر با اینکه بین علما شهرتی پیدا کرده است ولی؛

اولاً: بزرگانی چون شیخ کلینی در(اصول کافی) و شیخ مفید در (الارشاد و مسارّ الشیعه) و شیخ طوسی«قدس سرهم» در (تهذیب الاحکام)به قول ولادت آن حضرت درهفتم صفر اعتنا نکرده و از بیان آن ساکت ماندهاند.
ثانیاً: فحولی از علما چون شهید اول در(الدروس)، شیخ محمد حسن نجفی در(جواهر الکلام) و شیخ جعفر کاشف الغطاء«قدس سرهم» در (کشف الغطاء) آن را ضعیف شمردهاند.

ثالثاً: در تاریخ ولادت امام کاظم«علیه السلام»روایاتی وارد شده است که بزرگان از محدثین چون احمد بن خالد برقی در (المحاسن)، شیخ کلینی در (اصول کافی)، محمد بن حسن صفّار در (بصائر الدرجات) و ابن جریر طبری شیعی«قدس سرهم» در (دلائل الامامة)از ابی بصیر به طرق مختلف از امام صادق«علیه السلام» روایت کرده اند:که این ولادت پس از ایام حج سافل 127هـ و هنگام مراجعت حضرت صادق«علیه السلام» به مدینه و در اولین منزل پس از جحفه به نام ابواء بوده است. که به تصریح معجم البلدان ابواء 33 میل (حدود 53 کیلومتر) تا جحفه فاصله دارد.

مطلب مهم: روایت ابی بصیر قرینهای است بر اتمام حج و بازگشت به مدینه در همان سالی که امام کاظم«علیه السلام» در ابواء به دنیا آمده، و این دلالت دارد بر اینکه امام کاظم در ماه ذی الحجه دیده به جهان گشود نه در ماه صفری که درسال 128هـ نقل شده است.

رابعاً: ابن جریر طبری«قدس سره» متوفای قرن چهارم در روایت دیگر از امام عسکری«علیه السلام» در (دلائل الامامة)، تصریح بر وقوع ولادت آن حضرت در ماه ذی الحجة نموده است.

همچنین حجت الاسلام شهاب مرادی هم در وبلاگش به ریشه های تاریخی این موضوع مهم اشاره کرده:


از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می دانند و شیعیان عراق و سایر كشورها نیز در این روز برای سبط اكبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می كنند اما در ایران شهادت سبط اكبر بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم. چرا؟

به دلیل اختلاف روایت؛ دو قول برای روز شهادت امام حسن مجتبی نقل شده است:

1. بیست و هشتم صفر؛ بر اساس نقل شیخ كلینی و شیخ مفید و شیخ طبرسی. رضوان الله علیهم
2. هفتم صفر؛ بر اساس نقل شهید اول، كفعمی، شیخ بهایی، علامه مجلسی، مرحوم صاحب جواهر، شیخ كاشف الغطاء و محدث قمی، رضوان الله علیهم

هرچند حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی موسس معظم حوزه علمیه قم فقط هفتم صفر برای امام مجتبی اقامه عزا می كردند و به امر ایشان در آن روز بازار هم برای اقامه عزا تعطیل می شده و هنوز هم در برخی از بیوت مراجع در قم روز هفتم صفر برای امام مجتبی روضه برپا می شود اما همچنان در تقویم رسمی كشور هفتم صفر روز ولادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام درج می شود كه بنابر برخی پژوهش های انجام شده قطعا ماه ولادت ایشان ذی الحجه است و هفتم صفر ولادت آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه نیست! و اگر هم ولادت باشد نكته مهم این است كه محرم و صفر ماه حزن اهل بیت است و بسیاری از بزرگان ما مانند استاد فقید ما آقای مجتهدی رحمه الله تقیّد داشتند كه در روز هفتم صفر مجلس روضه تشكیل شود و روضه امام مجتبی یا امام كاظم خوانده شود و تاكید می كردند این روزها حتی اگر تولد امام معصوم هم باشد، روز سرور نیست، روزهای اسارت اهل بیت امام حسین و ماه حزن است!

و نكته جالبی كه می فرمودند این بود كه “چون ناصرالدین شاه تولدش در این روز بود و برای اینكه روز تولدش مصادف با شبِ وفات امام جسن مجتبی نباشد تا بتوانند جشن بگیرند این دست كاری را در تقویم كرده اند.” كه در حد یك احتمال می شود پذیرفت اما قابل تامل است چون واقعا تولد او در همین روز بوده ششم صفر و قبل از آن قول بیست و هشتم مرسوم نبوده و الان هم فقط منحصر به ایران است!


حجت الاسلام یوسفی غروی از محققان تاریخ اسلام حوزه علمیه قم، در این رابطه بیان کرد که آنچه در میان عامه مردم در رابطه با سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) مشهور و معروف است روز 28 صفر است. اما بزرگان و علما روز 7 صفر را به عنوان روز شهادت این امام همام، روز عزا و تعزیه می دانند.

غروی با بیان این که تمام شیعیان در دنیا به غیر ایران هفتم صفر را به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کنند، می گوید: در کشور ما این روز به عنوان سالروز میلاد امام هفتم(ع) تبریک گفته می شود در حالی که در کل عالم اسلام، شیعیان در این روز عزادار هستند. من در سفرهای تبلیغی که به کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و حاشیه خلیج فارس داشته ام، دریافتم که شیعیان این مناطق از این مسئله ناراحت هستند و اعتراض می کردند که چرا وقتی همه ما در عزا هستیم ایران این روز را جشن می گیرد و تبریک می گوید. در تاریخ روایتی مبنی بر شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم صفر وجود دارد که از زمان صفویه تصمیم گرفته شد این روایت به ۲۸ صفر منتقل شود تا در این روز دو مناسبت رحلت رسول ا…(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و در ۲۹ صفر هم شهادت امام رضا(ع) واقع شود.

این مسئله در عصر صفویه ترویج شد که برخلاف واقعیت های تاریخی است. به همین دلیل تمام شیعیان به غیر از شیعیان ایران در روز هفتم صفر به عزاداری می پردازند. در گذشته تمام شیعیان دنیا، هفتم صفر را به عنوان سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کردند اما در عصر صفویه در ایران مناسبت هفتم صفر را به ۲۸صفر تغییر دادند.

در منابع کهن تنها به سال تولد امام کاظم(ع) در سال ۱۲8ه. ق اشاره شده است بعدها در منابع دست دوم قید ماه صفر اضافه شد و در منابع بسیار متاخر نزدیک به قرن دهم به بعد از جمله در کتاب بحرالانساب قید هفتم صفر ذکر شده است و بنابر تتبعی که شده تنها کتابی که میلاد امام را به هفتم صفر نسبت می دهد همین کتاب است و تمام کتاب های بعد به این کتاب استناد نموده اند حتی در اصول کافی فقط سال تولد امام ذکر شده است.

تاریخ واقعی تولد امام موسی کاظم(ع) : در جلد دوم این کتاب در صفحه ۳۰، در حدیث ۱۱۳۰ آمده است که ابی بصیر نقل می کند که من سال ۱۲۸ ه. ق همراه با امام صادق(ع) به حج مشرف شدم. وقتی از حج برگشتیم و به شهرک ابواء (بین مکه و مدینه) رسیدیم، مادر امام کاظم(ع) درد زایمانشان گرفت و آن حضرت، آن جا به دنیا آمدند. بنابراین وقتی در راه بازگشت از موسم حج حضرت به دنیا آمده باشند بسیار بعید است که ایشان در ماه صفر به دنیا آمده باشند؛ پس تاریخ هفتم صفر به عنوان سالروز میلاد امام کاظم(ع) اصلا صحت ندارد و علمای شیعه بنا را به این گذاشته بودند که دو ماه محرم و صفر عزا باشد و همان طور که حسینیه ها و مساجد همه سیاهپوش می شوند و این سیاهپوشی تا آخر ماه صفر ادامه یابد.

در مقابل ماه شعبان تمام یادبودهایش جشن و سرور و تولد باشد و یادبود عزا در شعبان گرفته نشود این ماه برای سرور و شادی و ماه محرم و صفر هم برای یادبودهای عزا باشد.
بنابر این میلاد امام کاظم(ع) یا ۱۷ ماه ذی الحجه یا ۲۷ ذی الحجه سال ۱۲۸ ه. ق بوده است. چون ذی الحجه آخرین ماه سال قمری است و میلاد امام(ع) هم در روزهای آخر این ماه واقع شده است به همین دلیل گاهی در تاریخ اشتباه شده و به جای سال ۱۲۸ ه.ق سال ۱۲۹ ه. ق نوشته شده است.

اين مدرس حوزه علميه قم با اشاره به اين که ذکر روز هفتم صفر به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) پس از درگذشت مرحوم بروجردي و در زمان پهلوي در تقويم ها ثبت شد، مي گويد: من تاکنون در هيچ تقويمي قبل از رحلت مرحوم آيت ا…بروجردي، نديدم که ميلاد امام باقر(ع) و امام کاظم(ع) در اوايل ماه صفر ذکر شود و اين ماجرا پس از درگذشت مرحوم بروجردي(ره) که علما عليه شاه قيام کردند، انجام شد. شاه تصميم گرفت عليه حوزه اقدامي کند و چون حوزه هفتم ماه صفر را شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانست، در مقابل ، شاه در تقويم ها اين روز را به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) مطرح کرد که ثبت شد. هنوز هم پس از گذشت سال ها از اين موضوع، دفاتر مراجع و علما هفتم صفر را به عنوان شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانند و عزاداري مي کنند. اما صداوسيما و رسانه ها اين روز را به عنوان روز ميلاد مطرح مي کنند. حتي در قم در صحن حرم حضرت معصومه(س) دعوايي پيش آمد سخنران کاروان کربلايي ها که براي عزاداري به حرم آمده بود، در سخنانش گفته بود از مظلوميت هاي امام دوم (ع) اين است که در مهد تشيع در ايران در روز شهادت ايشان جشن مي گيرند و تبريک مي گويند.

وی هم‌چنین اظهار کرد: از لحاظ اسناد تاریخی، مرحوم شیخ کفعمی در قرن 9 در کتاب «مصباح بلدالامین»، هفتم صفر را زمان شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام کرده و لذا معمول شیعیان غیر ایرانی، مخصوصا شیعیان عراق این است که هفتم صفر را شهادت امام حسن(ع) می‌دانند و عزاداری می‌کنند.

ظاهرا قبل از تشکیل دولت صفوی، سایر شیعیان و عمدتا شیعیان عراق، 7 صفر را شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام می‌کردند و این‌که شهادت امام حسن(ع) 28 ماه‌ صفر اعلام شده، البته از لحاظ منابع تاریخی درست است؛ یعنی هم مرحوم شیخ کلینی در «کافی» و هم مرحوم شیخ مفید در «الارشاد» 28 صفر را اعلام کرده‌اند و شیخ تبریزی صاحب «اعلام‌الوری» گرچه خمیر‌مایه اصلی‌اش از «الارشاد» شیخ مفید است، اما همه این بزرگان 28 صفر را شهادت امام حسن(ع) اعلام کرده است.

غروی در مورد ثبت شهادت امام حسن(ع) در دوران صفویه گفت: در زمان صفویه چون تشیع مذهب رسمی شده بود، با مشورت علما برای اینکه اعلام عزا و تعطیل رسمی کنند، لذا وفات پیامبر(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) را در یک روز در آخر ماه صفر جمع کردند تا هم عزاداری شکوه‌مند‌تری برگزار شود و هم از تعدد تعطیلی جلوگیری شود و این‌ باعث شد که سایر شیعیان به خصوص شیعیان عراق مخالفت خود را با این تقویم اعلام کنند. این استاد حوزه علمیه قم در ادامه خاطرنشان کرد: مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی که درس خوانده نجف و کربلا بود، بعد از هجرت از نجف به سوی ایران، این روش را از علمای نجف و کربلا به ایران و قم انتقال داد و از آن وقت به بعد، علما در این روز برای امام حسن(ع) عزاداری می‌کنند.

وی در مورد میلاد امام کاظم(ع) و امام باقر(ع) هم اظهار کرد: اعلام میلاد امام کاظم(ع) در هفتم صفر در میان شیعیان سابقه ندارد و از زمان صفویه و بعد از مشورت با علما قرار شد که در دو ماه محرم و صفر تمام حسینیه‌ها و مساجد، سیاه‌پوش باشد. زمانی که برای تبلیغ به کشور‌های خارجی می‌رفتیم، با این مشکل مواجه بودیم؛ یعنی آن‌جا، هفتم صفر برای شهادت امام حسن(ع) عزاداری می‌کردند، در حالی که رسانه‌های ایران تبریک و جشن و سرور داشتند و این دو رفتار متناقض، برای آن‌ها سؤال‌برانگیز بود.

وی در مورد تاریخ تولد امام کاظم (ع) نیز گفت: علامه شوشتری صاحب «قاموس‌الرجال» گفته است که «لم یعین احد شهره»؛ یعنی هیچ‌کس ماه‌ تولد امام کاظم(ع) را تعیین نکرده است، چه برسد به روز تولد! و در منابع تاریخی فقط سال‌ تولد ذکر شده است؛ ولی شیخ تبریزی در کتاب «إعلام‌الوری» و «تاج‌الولید» و هم‌چنین مرحوم «ابن شهرآشوب» در کتاب «مناقب آل ابی‌طالب » روز تولد امام کاظم(ع) را 7 صفر اعلام کرده‌اند و هیچ نقل دیگری در این زمینه نیست، اما قبل از قرن 5 و 6 هجری؛ یعنی مرحوم «شیخ کلینی» در «کافی» یا مرحوم «شیخ مفید» در«الارشاد» هیچ روز و ماهی را برای تولد امام کاظم(ع) اعلام نکرده‌اند، لذا کلام علامه شوشتری به بعد از قرن 6 مربوط می‌شود، بالاخره تعیین تولد امام کاظم(ع) مربوط به متأخرین است.

وی در مورد عزاداری یا جشن در 7 صفر اعلام کرد: برنامه‌‌هایمان با سایر شیعیان جهان باید هماهنگی داشته باشد و آن بنای 500 ساله علمای شیعه که از زمان صفویه پایه‌گذاری شده بود را هم برهم نزنیم، لذا تولد امام باقر(ع) در سوم صفر و تولد امام کاظم(ع) در هفتم صفر را از مراسم‌های جشن در محرم و صفر خارج کنیم، مخصوصا، تولد امام باقر(ع) که در ماه رجب گرفته می‌شود.

غروی درباره جشن‌ و سرور در 7 صفر گفت: چه لزومی دارد که این روز جشن گرفته شود، در حالی که در این روز تمام علما در قم و جهان عزادار‌ هستند و آن‌چه از ابتدای رسمیت یافتن تشیع رخ داد بنا بر این نبوده است که برای هر معصومی جشنی برپا کنند، بلکه فقط برای میلاد حضرت رسول(ص)، امام علی(ع)، امام حسین(ع) و البته امام صادق(ع)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) جشن و سرور گذاشته شود و هیچ‌کس نمی‌تواند از منابع تاریخی نشان بدهد که شیعه از ابتدا بنا بر جشن گرفتن تمام موالید معصومین(ع) داشته است، لذا به طریق اولی نباید جشن و سروری در زمان سیاه پوشی جامعه دینی برای عزای امام حسین(ع) رخ دهد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اینکه در 7 صفر عزاداری برای امام حسن(ع) داشته باشیم، علاوه بر اینکه احترام به شیعیان غیر ایرانی و علماست، بلکه همان‌طور که گفته شد، از مرحوم شیخ کفعمی نقل به شهادت امام حسن(ع) در 7 صفر وجود دارد، لذا گرچه نقل شهادت در 7 صفر نسبت به 28 صفر ضعیف‌تر است، ولی اگر 2 روایت داریم، که یکی روایت نقل سندی بلااشکال است و دیگری روایتی ضعیف است، اما عمل علما طبق آن روایت ضعیف است نه آن روایت قوی، لذا عمل را مرجح می‌دانند، فلذا علما مبنایشان در مسائل فقهی هم این‌گونه است؛ یعنی عمل را اقوی از سند می‌دانند.
منبع: فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

از عهد الست تا عهد غدير

28 شهریور 1395 توسط سرباز ولایت

از عهد الست تا عهد غدير

عيد غدير،بزرگ ترين عيد پيروان اهل بيت(علیهم السلام) و فرصت مناسبي براي ياد آوري پيمان مقدسي است که همه ما در برابر امامان معصوم(علیهم السلام) و به ويژه امام عصر(عجل الله تعالی و فرجه) داريم؛ پيمان اطاعت و پيروي بي چون و چرا از آنان و آمادگي براي انجام رسالت بزرگي که در زمينه سازي ظهور بر عهده داريم. در اين مقاله مروري داريم بر پيشينه عهد و پيمان بشر با اولياي الهي از ابتداي آفرينش تا عصر ظهور.

1.نخستين پيمان:
داستان آفرينش انسان و آغاز حيات او بر کره خاک با يک عهد و پيمان شکل مي گيرد. عهد و پيماني که بر پذيرش پروردگاري خداوند متعال و نفي و پرستش شيطان بسته شد و همه انسان ها بر وفاي به آن هم داستان شدند.(1)

پيامبران الهي و جانشينان آن ها، اين عهد و پيمان را در طول تاريخ، بارها به انسان ها يادآوري کردند تا آنان نسبت به عهدي که با خداي خود داشتند، دچار فراموشي نشوند.(2) از سوي ديگر،براي اين که مردم در وفاي به پيماني که بر عهده داشتند، دچار مشکل نشوند و در تشخيص راهي که به اطاعت و بندگي خدا و مخالفت با شيطان مي انجامد ، گرفتار سر در گمي نگردند، به آنان گوشزد شد اطاعت خدا را اطاعت رسول اوست و هر کس بيشتر در طريق اطاعت رسول گام بردارد، در اطاعت خدا از ديگران پيشي گرفته است.(3)

2.استمرار پيمان:
با پايان يافتن عصر رسالت، نه تنها از بار عهد و پيماني که آدم خاکي با خداي خود داشت، کاسته نشد، بلکه بسيار شديدتر از دوران حيات پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) از او خواسته شد به عهد و پيمان خود وفا کند؛ زيرا او در وفاداري به اين پيمان بازخواست خواهد شد.(4)
اين بار عهد آدمي با خداي خود در صورتي ديگر متجلي شد و اطاعت اميرمومنان و امامان پس از او هم سنگ اطاعت خدا و رسول او گرديد.(5) و براي اين که هيچ کس در شناسايي شخصي که پس از پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) بايد با او عهد اطاعت بسته مي شد، به اشتباه نيفتد، دراجتماعي عظيم از مسلمانان، نوشيدن عهد آدمي به آگاهي همگان رسيد و اعلام شد هر کس پيمان ولايت نبي خاتم(ص) را پذيرفته است، از اين پس بايد به پيمان ولايت امير مؤمنان علي(علیه السلام) گردن نهد.(6)ازهمين رو بود که اين روز را روز «عهد معهود» ناميدند.(7)
3.شکسته شدن پيمان:
انسان ها مأمور شدند پس از رحلت نبي خاتم(ص)، با وصي او تجديد عهد کنند و دست در دست او بگذارند تا به فرموده حضرت زهرا(سلام الله علیها)، آن ها را به راحتي و ملايمت به راه هدايت و رستگاري رهنمون شود،(8) چنين نشد و بد عهدي و عهد شکني از همان نخستين روزهاي عروج رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) آغاز شد. بدين ترتيب، پيماني که جماعت مسلمانان در روز غدير بر طاعت ولي خدا بسته بودند، به راحتي شکست و جز جمع اندکي، همه امت اسلامي از اطراف امام و حجت عصر پرآکنده شدند.(9)

از آن پس، اگر چه در دوره هايي از دوران 250 ساله امامت شيعه، شاهد روي آوردن مردم به ائمه معصومين(علیهم السلام) و مرجعيت علمي آن ها هستيم، ولي هيچ گاه عهدي که مردم در برابر امامان خود داشتند، به تمامي، پاس داشته نشد و اين سخن امامان معصوم(علیهم السلام) که فرموده بودند: «مردم تنها به سه چيز تکليف شده اند: شناخت امامان، تسليم شدن به ايشان درآن چه بر آن ها وارد مي شود و رجوع به آن ها در آن چه درآن اختلاف دارند»،(10) هيچ گاه محقق نشد و سرانجام بد عهدي ها و عهدشکني هاي امت اسلام به مقتول و مسموم شدن يازده امام و غيبت آخرين امام انجاميد. بدين ترتيب، جامعه اسلامي از برکات حضور امام معصوم(علیه السلام) در ميان خود محروم گشت. اين همان اتفاقي بود که پيش از اين درکلام امام محمد باقر(علیه السلام) پيش بيني شده بود: «هنگامي که خداوند تبارک و تعالي، از آفريدگانش خشمگين شود، ما [اهل بيت] را از مجاورت با آن ها دور مي سازد».(11)

ضرورت تجديد پيمان:
آري، غيبت امام از جامعه به دراز کشيدن آن، نتيجه بدعهدي و پيمان شکني مردم نسبت به حجت هاي الهي و جانشينان به حق رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) است. تا زماني که مردم چنان که بايد و شايد، به پيماني که در برابر امامان معصوم(علیهم السلام) برعهده دارند، وفا نکنند و با همه وجود، آماده پذيرش اوامر و نواهي آن ها نشوند، ظهور محقق نخواهد شد، چنان که امام عصر(عجل الله تعالی و فرجه) فرمود: «اگر شيطان ما، که خداوند توفيق طاعتشان دهد،در راه ايفاي پيماني که بر دوش دارند، همدل مي شدند، ميمنت ديدار ما از ايشان به تأخيرنمي افتاد و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مي گشت؛ ديداري بر مبناي شناخت راستين و صداقتي از آن ها نسبت به ما».(12)

با توجه به همين اهميت وفا به عهد و پيمان و تأثير آن در ظهور امام عصر(عجل الله تعالی و فرجه) بوده است که از ما خواسته اند هر بامداد، عهد و پيمان اطاعتي را که نسبت به امام خود بر دوش داريم، به ياد آوريم و آن را تجديد کنيم: «بار خدايا! من در بامداد اين روز و تمام دوران زندگاني ام، عهد، عقد و بيعتي را که نسبت به او (امام مهدي (عجل الله تعالی و فرجه) ) بر گردن دارم، تجديد مي کنم که هرگز از آن بر نگردم و بر آن پايدار بمانم».(13)

پي نوشت ها:
1.ر.ک:سوره يس (36)، آيه 60و61 و سوره اعراف(7)، آيه172.
2.ر.ک:سوره نمل (16)، آيه 36 و سوره انبيا(21)،آيه 25.
3.ر.ک:سوره نساء (4)، آيه 80 و سوره حشر (59)، آيه7.
4.ر.ک:سوره اسراء (17)، آيه 3 و محمدباقر مجلسي،بحارالأنوار، ج24،ص187، ح1.
5.ر.ک:سوره مريم (19)، آيه 87 و بحارالأنوار، ج24، ص323، ح58.
6.فضل بن حسن طبرسي، الإحتجاج، ج 1، صص 146 و 160.
7.ر.ک: بحارالأنوار، ج37، ص 164، ح 40.
8.ر.ک: همان، ج43، ص158؛ و سيد جعفر شهيدي، زندگاني فاطمه زهرا(س)، ص 151.
9.ر.ک:بحارالأنوار، ج 28، ص 259، ح42.
10.حديث از امام باقر(ع)، الکافي، محمد بن يعقوب کليني، ج 1،ص 390، ح 1.
11.ر.ک: همان، ص343، ح31.
12.بحارالأنوار، ج53، ص177.
13.همان، ج 99، ص111.
منبع:نشريه موعود،شماره 106

 

 نظر دهید »

سال تولد چهارده معصوم علیهم السلام به تاریخ شمسی!

20 مرداد 1395 توسط سرباز ولایت

سال تولد چهارده معصوم علیهم السلام به تاریخ شمسی!

                       

 

تاریخ ولادت رسول خدا صلی الله علیه و اله مصادف با اول خرداد
 

تاریخ ولادت فاطمه زهرا علیها السلام هشتم فروردین
 

تاریخ ولادت امام امیر المومنین علیه السلام مصادف با هشتم مهر
 

تـاریـخ ولادت امام حسن علیه السلام سیزدهم اسفند
 

تاریخ ولادت امام حسین علیه السلام بیست ویکم دیماه
 

تاریخ ولادت امام سجاد علیه السلام بیست و نهم ابان
 

تاریخ ولادت امام باقر علیه السلام بیست و دوم اردیبهشت
 

تاریخ ولادت امام صادق علیه السلام پنجم خرداد
 

تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام مصادف با بیستم ابان
 

تاریخ تولدامام رضا علیه السلام مصادف با دوازدهم دی
 

تاریخ ولادت امام جواد علیه السلام مصادف با بیست و نهم خرداد
 

تاریخ ولادت امام هادی علیه السلام مصادف با بیست و یکم اسفند
 

تاریخ ولادت امام عسکری علیه السلام مصادف با چهاردهم اذر
 

تاریخ ولادت امام زمان علیه السلام مصادف با دوازدهم مرداد
 

 نظر دهید »

حق شوهر

13 مرداد 1395 توسط سرباز ولایت

شکی نیست؛ محبت و دوستی، گوهر گرانبهایی است؛ که خداوند در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها می‏بایست دو همسر این امر فطری را ابراز نمایند تا رابطه دوستانه و صمیمانه آنان بیش از پیش برقرار گردد. مرد در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلایق مختلف مواجه می‏شود و بسا اوقات مورد اهانت قرار می‏گیرد . زن می‏تواند با خوشرویی و اظهار محبت به شوهر، از غم و اندوهش بکاهد و با چهره‏ای دل‏انگیز او را مسرور نماید.

 2 نظر

سه روایت تکان‌دهنده خبرنگاران هندو درباره کشمیر

30 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

(بسم الله الرحمن الرحیم)
این روزها کشمیر صحنه درگیری‌ها و حوادث خونین است، مسئله کشمیر، تازه و اتفاقی گذرا نیست. سالهاست که این منطقه باعث تنش و درگیری در شبه قاره هند شده است و دو کشور هند و پاکستان ادعای مالکیت این منطقه را دارند.
بخش‌هایی از منطقه کشمیر طی روزهای اخیر در پی اقدام نیروهای امنیتی هند در کشتن برهان مانی از فرماندهان گروه موسوم به حرکه المجاهدین و دو همراهش شاهد درگیری‌های خونین میان نیروهای امنیتی و مردم مسلمان بوده است .به گفته یک شهروند کشمیری، نیروهای امنیتی هند با خشونت تمام به روی مسلمانان این منطقه آتش گشودند و در این منطقه حکومت نظامی اعلام کرده‌اند و مردم بیش از یک هفته است که به اعتصاب سراسری دست می‌زنند، کسب و کار مردم فلج شده و دست‌کم 40 نفر از مردم کشته و دست‌کم 1700 نفر زخمی شده‌اند.

مقامات محلی اجازه انتشار گزارش‌های دقیق از صحنه درگیری‌ها را نمی‌دهند و ارسال گزارش‌ها و اخبار مربوط به تحولات کشمیر هم به دلیل کنترل شدید شبکه‌های ارتباط اجتماعی در فضای مجازی به سختی انجام می‌شود.

نهادهای حقوق بشری در گزارش‌های خود از حملات نظامیان به مردم کشمیر، بازداشت، شکنجه و اعدام آنها خبر داده‌اند، اسناد و مدارک منتشر شده توسط ویکی لیکس هم به افزایش شکنجه بازداشت‌شدگان کشمیری اذعان کرده است.

چند نمونه از جنایاتی که علیه مردم کشمیر رخ داده

کشتار 280 معترض کشمیری در گاوکادال در جریان حمله نیروهای شبه نظامی و پلیس مرکزی

کشته شدن 23 تظاهرات‌کننده و زخمی شدن 47 نفر دیگر در یورش نیروهای هندی در تنگپورا و زکورا

تعرض نیروهای ارتش به ده‌ها نفر از زنان روستای کونان پشپورای کشمیر در 23 فوریه 1991 که دیده‌بان حقوق بشر هم آن را تایید کرده است.

حمله نیروهای نظامی به مردم شهر سوپور در 6 ژانویه 1993 که 55 کشته به جا گذاشت.

قتل عام بیجبهارا با 40 کشته و 150 زخمی در تیراندازی نظامیان به صفوف تظاهرات‌کنندگان

حمله نظامیان به بزرگترین تظاهرات مردمی کشمیر در سال 2008 به کشته شدن 40 نفر منجر شد، این تظاهرات در اعتراض به نقض حقوق مسلمانان از سوی دولت هند برگزار شده بود.

نیروهای نظامی با حمله به تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم کشمیر در ژوئن 2008، 112 نفر از آنها را به ضرب گلوله کشتند.

حملات نظامیان به مردم معترض کشمیر طی چهار روز در ماه جولای جاری، ده‌ها کشته و صدها زخمی به جا گذاشته است.شدند.

کشف گورهای دسته‌جمعی در کشمیر

سازمان عفو بین الملل اخیرا در پی کشف گورهای دسته‌جمعی در کشمیر که متعلق به قربانیان حملات نظامیان است، دولت دهلی را به انجام تحقیقات سریع فرا خوانده بود.

بر اساس گزارش جمعیت موسوم به پدران و مادران افراد ربوده شده که مرکز آن در سرینگر است، گورهای دسته‌جمعی مربوط به 2006 به بعد است، ارتش هند ادعا کرده بود که افراد دفن شده در این گورها، افراد مسلح و جنگجویان خارجی بوده‌اند که کشته شدن آنها قانونی بوده است در حالی که شهادت‌های ساکنان 18 روستا در کشمیر براین مسئله تاکید می‌کند که بیشتر قربانیان دفن شده، مردم عادی این منطقه بوده‌اند.
۳ روایت تکان‌دهنده خبرنگاران هندو درباره کشمیر

بر اساس گزارش منابع کشمیری، از سال 1989 تا کنون، حدود هشت هزار نفر در کشمیر تحت سیطره هند ناپدید شده‌اند، در حالی که مقامات هندی ادعا می‌کنند این تعداد کمتر از چهار هزار نفر بوده و بیشتر آنها هم برای پیوستن به گروه‌های معارض مسلح به پاکستان رفته‌ اند.

سال 2006 گزارشی از سوی پلیس محلی منتشر شد که به مرگ 331 نفر از بازداشت‌شدگان در دوران بازداشت اذعان شده بود.قتل خارج از چارچوب قانون و ربودن و شکنجه غیرنظامیان به مثابه نقض آشکار قوانین بین المللی و حقوق بشری است.

روایت چند خبرنگار هندو از عملکرد ارتش هند در کشمیر
1- سیکمانی سینگ خبرنگار مجله هندی «Illustrated weekly of India » در گزارش تکان‌دهنده‌ای با عنوان حافظان یا درندگان درباره رفتارها و عملکرد ارتش هند در کشمیر آورده بود :« نیروهای ارتش که دولت هند، آنها را به بهانه عادی‌سازی اوضاع و حفظ قانون و نظم و محافظت از مردم در برابر تروریسم به کشمیر اعزام می‌کنند، در حقیقت قاتلان، متجاوزان به عنف و غارتگران اموال مردم و از نظر مردم کشمیر، افراد وحشی هستند، زیرا آنها غیرنظامیان بیگناه را به محض این‌که به آنها اتهام می‌زنند و مشکوک می‌شوند، مورد شکنجه قرار می‌دهند، این نظامیان اعزامی به کشمیر مافوق قانون هستند و هیچ کس آنها را بازخواست نمی‌کند و قانون آنها را از تحقیر مردم(کشمیر) و ریختن خون بیگناهان منع نمی‌کنند.. دیدن انسانی در یونیفورم نظامی در کشمیر امروز یعنی شعله‌ور شدن آتش خشم مردم کشمیر اعم از مردم شهری یا روستایی است، زیرا نگرانی آنها از رفتار وحشیانه نظامیان با آنها و زنانشان افزایش یافته است، شهرها و روستاهای کشمیر همگی شاهد حوادث هتک حرمت نوامیس به حدی است که نمی‌توان آن را در جهان متمدن امروز تصور کرد، دولت هند، تعرض نظامیانش به نوامیس مردم کشمیر را یک مسئله داخلی در ماموریت رسمی ارتش هند قلمداد می‌کند و حتی شاید آن را یک اقدام مهم برای سرکوب مسلمانان کشمیری و تحقیر آنها به دست نظامیان هندی و شیوه مفید برای ایجاد رعب و وحشت در مرد مسلمان کشمیر می‌داند».

2- هارندر باویجا خبرنگار مجله ایندیا تودی در گزارشی با عنوان کشمیر… شبح مرگ پس از دیدارش از این منطقه نوشته بود:« فقر و فلاکت همه ایالت را فرا گرفته و تاریکی دشت کشمیر را در بر گرفته و مردم آن از نعمت‌های زندگی و زیبایی‌اش محروم شده‌ اند، این ایالت از گردشگرانی که زمانی مملو از آنها بود، خالی شده است… با وجود این اوضاع سخت،‌هیچ امکانی برای تثبیت امنیت در این ایالت نیست، زیرا نفرت از هند، مردم کشمیر را فرا گرفته و زنان این منطقه همواره از اقدامات نظامیان هندو در غارت و سرقت از منازلشان شکایت دارند، آنها حتی غذاهایی را که مردم برای زمستانشان ذخیره کرده‌اند به سرقت می‌برند».

3- ساهی بابا دبیرکل جمعیت مردمی هند که با هدف اطمینان یافتن از نقض گسترده حقوق بشر و تروریسم دولتی علیه غیرنظامیان بیگناه به کشمیر رفته بود، در گزارشی آورده است:« از دیدن تروریسم دولتی نظامیان هندی و جنایات وحشیانه آنها علیه غیرنظامیان بیگناه در کشمیر احساس شرم می‌کنم».
http://www.jc313.ir/index.php?newsid=50013

 نظر دهید »

فناوری نانو یا نانوتکنولوژی رشته ‌ای از دانش کاربردی و فناوری

29 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

فناوری نانو یا نانوتکنولوژی رشته ‌ای از دانش کاربردی و فناوری است که جستارهای گسترده ‌ای را پوشش می‌ دهد. موضوع اصلی آن نیز مهار ماده یا دستگاه‌ های در ابعاد کمتر از یک میکرومتر، معمولاً حدود ۱ تا ۱۰۰ نانومتر است.

در واقع نانو تکنولوژی فهم و به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستم هایی در این ابعاد است که اثرات فیزیکی جدیدی –عمدتاً متاثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک– از خود نشان می ‌دهند.

فناوری نانو موج چهارم انقلاب صنعتی، پدیده ‌ای عظیم است که در تمامی گرایش ‌های علمی راه یافته و از فناوری های نوینی است که با سرعت هرچه تمام تر درحال توسعه می ‌باشد. از ابتدای دهه ۱۹۸۰میلادی گستره طراحی و ساخت ساختمان ها هر روزه شاهد نوآوری‌ های جدیدی در زمینه مصالح کارآمدتر و پربازده ‌تر در مقاومت، شکل پذیری، دوام و توانایی بیشتر نسبت به مصالح سنتی است.

نانوفناوری یک دانش به شدت میان ‌رشته ‌ای است و به رشته‌ هایی چون مهندسی مواد، پزشکی، داروسازی و طراحی دارو، دامپزشکی، زیست ‌شناسی، فیزیک کاربردی، ابزارهای نیم رسانا، شیمی ابرمولکول و حتی مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی شیمی نیز مربوط میشود.

تحلیلگران بر این باورند که فناوری نانو، زیست فناوری (Biotechnology) و فناوری اطلاعات (IT) سه قلمرو علمی هستند که انقلاب سوم صنعتی را شکل می ‌دهند.

نانو تکنولوژی می‌ تواند به عنوان ادامه دانش کنونی به ابعاد نانو یا طرح‌ ریزی دانش کنونی بر پایه ‌هایی جدیدتر و امروزی ‌تر باشد. ایران جزء ۵ کشور برتر در زمینه فناوری نانو در جهان می باشد.

 نظر دهید »

نقش بهلول در قیام مسجد گوهرشاد

20 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

نقش بهلول در قیام مسجد گوهرشاد چه بود؟


در مشهد یکی از علمایی که در راس جریان اعتراضی قرارداشت، آیت‌الله شیخ واعظ قمی بود که در ابتدا با اجباری کردن سیاست کلاه شاپو قصد ارسال تگلرافی به رضاخان و منصرف کردن او را داشته اما بعد از صحبتهایی که اسدی، نایب تولیت آستان قدس با او می‌کند، متوجه می‌شود که ارسال تلگراف به شاه بی‌فایده بود.
به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ واقعه مسجد گوهرشاد یکی از مهمترین رخدادهای ضدحکومتی دوران پهلوی است که در تیر 1314 در مشهد اتفاق افتاد. این واقعه که تحت عنوان «قیام مسجد گوهرشاد» شناخته می‌شود از جدی‌ترین مبارزات مردم به رهبری روحانیت بر علیه سیاستهای ضددینی رضاخان بوده است.

به گواهی تاریخ، رضاخان بعد از بازگشت از ترکیه و تاثیرپذیری از اصلاحات آتاتورک سیاست‌های ضددینی به منظور ترویج فرهنگ غربی در ایران را به مرحله اجرا درآورد. یکی از این سیاستها تغییر لباس و اجباری کردن کلاه شاپو بود. اجرای این سیاست که با خشونت حکومتی همراه بود، موجب شد تا علما همزمان با اعلام اجباری شدن کلاه شاپو به سیاستهای ضددینی پهلوی اول اعتراض کنند.

در مشهد یکی از علمایی که در راس جریان اعتراضی قرارداشت، آیت‌الله شیخ واعظ قمی بود که در ابتدا با اجباری کردن سیاست کلاه شاپو قصد ارسال تگلرافی به رضاخان و منصرف کردن او را داشته اما بعد از صحبتهایی که اسدی، نایب تولیت آستان قدس با او می‌کند، متوجه می‌شود که ارسال تلگراف به شاه بی‌فایده بود. برای همین به قصد ملاقات با رضاخان به تهران می‌رود. با این حال او در تهران نه تنها موفق به ملاقات با شاه نمی‌شود بلکه او را در باغ سراج‌الملک واقع در شهرری بازداشت و بعد از مدتی به عراق تبعید می‌کنند.1

در حالی که حکومت تصور می‌کرد با دستگیری رهبر قیام اعتراض بر علیه سیاستهای ضددینی رضاخان در مشهد به پایان رسیده، روحانی دیگری به نام «محمدتقی گنابادی» معروف به بهلول که از واعظ خراسانی مخالف اقدامات رضاخان بود، وارد ماجرا شده و اعتراضات مردمی را به قیامی ماندگار بر علیه رژیم پهلوی مبدل می‌کند.

*شروع قیام

بعد از دستگیری آیت‌الله قمی و بی‌توجهی دولت به اعتراضات مردمی، بهلول در چهارشنبه هفدم تیر 1314 وارد مشهد شده و بعد از مراجع به منزل آیت‌الله قمی و آگاهی از وضعیت ایشان به حرم امام رضا(ع) رفته و علیه سیاستهای ضد اسلامی رضاخان سخنرانی می‌کند.2

خود او در مورد هدفش از سفر به مشهد در خاطراتش گفته است: «من یک نقشه‌ای داشتم که غیر از خدا و خودم نمی‌دانست و آن این بود که اول در تمام شهرها سخنرانی کنم تا معروف و بعد قیام در مقابل دولت را شروع بکنم. برای همین در تمامی شهرهای ایران سخنرانی کرده و قصد داشتم مازنداران و آذربایجان که مردم جنگجو در این دو زیادند، سخنرانی و به قیام دعوت کنم، ولی نشد و مجبور شدم قبل از عملی شدن کل نقشه‌ام در مشهد قیام کنم.» 3

ماموران شهربانی او را بازداشت می‌کنند اما به دلیل اینکه این کار می‌توانست موجب تحریک مردم بشود او را در داخل یکی از حجره‌های حرم محبوس می‌کنند تا در آخر شب او را به شهربانی ببرند. با این حال در اینجا فردی به نام «احتشام رضوی» سرکشیک پنجم آستان قدس وارد حجره شده و بعد از ابراز تاسف از اینکه بهلول را گرفته‌اند به میان جمعیت رفته و کلاه پهلوی خود را از سر در آورده و بر زمین انداخته و مردم را تحریک می‌کند که به حجره‌ای که بهلول در آن زندانی است هجوم برده و او را آزاد کنند.4

خود بهلول در این باره می‌گوید: «به مردم گفتم برادرها خوب کاری نکردید که نظم برهم زدید. باید نزد استاندار یا رئیس شهربانی می‌رفتید و آزادی مرا می‌خواستید ولی کاری که شده حالا باید آماده جهاد دینی شویم و بکوشیم آیت‌الله قمی را از زندان نجات دهیم و یا اینکه همه کشته شویم.»5

*آزاد هستید که مرا رها کنید!

حاج غلامعلی نخعی از کفشداران آن زمان حرم نیز در این باره گفته که بهلول بعد از این ماجرا مردم را به دور خود جمع کرده و می‌گوید مردم امام حسین(ع) شب عاشورا چراغ‌ها را خاموش و گفت هر کسی که می‌خواهد برود، اینها می‌خواهند مرا بکشند، من هم شما را آزاد می‌گذارم که بروید. ولی مردم از پایین منبر فریاد کشیدند خیر خیر این کار را نمی‌کنیم.6

جمعه ۲۰ تیر ماموران به منظور دستگیری بهلول و متفرق کردن مردم به مسجد گوهرشاد حمله می‌کنند. با این حال بین مردم و آنها درگیری می‌شود. در این میان یکی از سربازان برای اینکه مردم را نکشد به خودش تیر می‌زند و یکی دیگر از سربازان یکی از فرماندهانی را که دستور تیراندازی داده را هدف قرار می‌دهد. مدت کمی بعد از درگیری، ماموران که نمی‌توانند مردم را سرکوب کنند از ترس رسیدن نیروهای مردمی به مسجد که زمزمه آن روز گذشته در شهر پیچیده بوده، عقب نشینی کرده و به پادگان خود برمی گردند.7

بعد از حمله اول دولت هیئتی مرکب از چهار روحانی و چهار غیر روحانی را که استاندار و نایب تولیت در آن بوده‌اند، برای مذاکره نزد بهلول می‌فرستد. در جریان مذاکره یکی از روحانیون تحت عنوان آقازاده با تشر به بهلول می‌گوید این چه کاری است که کردی؟ الان با کوچکترین کاری روسها و انگلیسها وارد ایران می‌شوند و بعد وعده می‌دهد که قانونهای ضددینی لغو شده و آیت‌الله قمی هم تا یکشنبه آزاد شود.8

بهلول در پاسخ می‌گوید تا زمانی که آیت‌الله قمی از زندان آزاد و به مشهد نیاید دست از مبارزه برنخواهد داشت با این حال تا روز یکشنبه که روز ورود آیت‌الله قمی است، دست به اقدانی نخواهیم زد. دولتیها نیز که درصدد فرصتی برای جمع آوری نیرو بودند قبول می‌کنند که مسجد و اطراف آن تا روز یکشنبه دست بهلول باشد و می‌روند.9

*آخرین نقشه رژیم

آخرین اقدام برای دستگیری بهلول نقشه‌ای بود که توسط برخی از مسئولان دولتی کشیده شد. در این نقشه قرار بود که برخی از دولتی‌ها با لباس روحانیت وارد مسجد شده و بهلول را دستگیر کنند اما به دلیل اینکه بهلول زودتر از مسئله خبردار می‌شود این مسئله را روی منبر به مردم گفته و از آنها می‌خواهد که هشیار باشند.

بعد از اینکه این نقشه دولتی‌ها با شکست روبه‌رو می‌شود، بهلول روز شنبه به منبر رفته و علیه اقدامات ضددینی رضاخان سخنرانی می‌کند. این مسئله موجب می‌شود تا در شهر برخی از مردم به مشروب فروشی‌ها و سینماها حمله کنند. در همین روز تلگرافی از سوی رضاشاه مبنی بر سرکوب هرچه سریعتر قیام به مشهد می‌رسد که باعث می‌گردد تا دولتی‌ها تصمیم بگیرند همان شب کار را تمام کنند.10

نیروهای دولتی قبل از اذان صبح وارد مسجد شده و درگیری و کشتار مردم را شروع می‌کنند. با این حال بر اساس گفته بهلول، آنها در ابتدای حمله به دلیل مقاومت مردم نمی‌توانند به مسجد نفود کنند. با این حال خیانت احتشام رضوی که یکی از ورودی‌ها به او سپرده شده بود، باعث شد تا راه برای نفوذ نیروهای نظامی باز شود. ظاهرا احتشام رضوی به افرادی که با او جهت مراقبت از یکی از درها گمارده شده بودند گفته بود روبه‌رو شدن با نظامی‌ها فایده‌ای جز کشته شدن ندارد برای همین محل را ترک و دیگران نیز به دنبال او می‌روند.11

مدتی بعد از درگیری بهلول و یارانش نقشه‌ای برای فرار می‌کشند. برای همین وانمود می‌کنند که در حال تعقیب نیروهای دولتی هستند، نیروهای دولتی نیز برای اینکه آنها را دستگیر کنند به ظاهر عقب نشینی می‌کنند. در این شرایط بهلول و یارانش در یک فرصت مناسب از دست نیروهای دولتی فرار می‌کنند. البته ماموران نیز به دنبال آنها می‌روند تا دستگیرشان کنند. در این میان زنی در خانه‌اش را باز کرده و بهلول را به خانه راه می‌دهد این مسئله موجب نجات جان او می‌شود.12 او بعدها به افغانستان گریخت. جایی که سرنوشت، روزهای سختی را برای او نگاشته بود.

به گفته برخی شاهدان کشتار مردم تا چند ساعت ادامه داشت و بعد از اتمام کشتار، نظامیها، زخمیها و کشته‌ها را با یکدیگر بار کامیونها کرده و به قبرستان می‌برند و زخمیها را زنده همراه با کشته‌ها خاک می‌کنند. بعد از کشتار مسجد گوهرشاد، آژانس پارس(خبرگزاری رسمی دولت) در خصوص نقش بهلول در این قیام نوشت: شب 11 ژوئیه شیخ بهلول نامی که سابقه تحریک و شرارت دارد مردم عوام را به عنوان وعظ دور خود جمع و یاوه‌سرایی در اطراف لباس و کلاه نموده. نظر به اینکه مامواران از روی ملایمت موفق نشدند او را از اقدام خویش بازدارند تصمیم گرفتند آنها را متفرق کنند. در نتیجه چند نفری مقتول و مجروح و اغلب اشرار گرفتار شدند. شیخ بهلول نیز موفق به فرار شد.13

*فرجام سخن

رضاخان بعد از سفر به ترکیه تلاش کرد تا با استفاده الگوبرداری از فرهنگ غربی، ایران را بدون توجه به فرهنگ بومی کشور، به سمت نوسازی عامرانه پیش ببرد. در این میان چون می‌دانست این کار با مخالفت روحانیت مواجه می‌شود، تلاش کرد تا رهبران شناخته شده روحانیت در کشور را دستگیر و ساکت کند. در خصوص قیام مشهد نیز او تصور می‌کرد با دستگیری آیت‌الله قمی دیگر مشکلی نخواهد بود. با این حال ظهور بهلول و مبارزات او در مشهد که منجر به قیام بر علیه سیاستهای ضد اسلامی او گردید نشان داد که تصور او اشتباه بوده و تا زمانی که روحانیون مبارزه در این شهر وجود دارند مخالفت با او نیز ادامه خواهد داشت. شاید همین مسئله موجب شد تا در سالهای بعد از واقعه گوهرشاد تلاش کند تا حوزه‌های علمیه را تعضیف کرده و به حاشیه براند.

______________________________

1.یوسف متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد، جلد اول، انتشارات مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد، 1392،ص281-283.
2.امیر سعادتی، کشف حجاب از کشف حجاب: مجموعه مقالات همایش بزرگداشت قیام مسجد گوهرشاد، تهران، انتشارات قلم،1387 ، ص197.
3.محمدتقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول، مشهد، نشرنوند، 1376، ص 47.
4.حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، جلد ششم، ص234.
5.محمدتقی بهلول، همان، ص60.
6.سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1361،ص 179.
7.یوسف متولی حقیقی، همان، ص287.
8.امیرسعادتی، همان، 187.
9.محمدتقی بهلول، همان، 71.
11.سینا واحد، همان، ص 217.
12.عباس موسوی، اعجوبه عصر بهلول، نسیم حیات، 1379، ص 147.
13.سینا واحد، همان، ص 63.

*موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

 نظر دهید »

یا ایها الانسان...

20 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

 نظر دهید »

مناظره ی شیخ مفید با قاضی عبدالجبار(ازعالمان اهل تسنّن)

19 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

 

در عصر شیخ مفید ‌(ره)، یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن، در بغداد مجلس درسی داشت، و به نام «قاضی عبدالجبّار» خوانده می‌شد.
روزی قاضی عبدالجبّار در مجلس درس خود نشسته بود، شاگردانش از اهل تسنن و شیعیان حاضر بودند، در آن روز شیخ مفید‌ (ره) نیز به آن مجلس وارد شد و دم در نشست، قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده بود، ولی وصفش را شنیده بود.
پس از لحظه‌ای، شیخ مفید به قاضی رو کرد و گفت: «آیا اجازه می‌دهی، در حضور این دانشمندان، سؤالی از شما ‌کنم؟»
قاضی: بپرس.
شیخ مفید: این حدیثی که شیعیان روایت می‌‌کنند که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ اللّه علیه و آله و سلم) در صحرای غدیر، درباره حضرت علی‌ علیه السّلام فرمودند:
« مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، هر کس که من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست.»
آیا این حدیث صحیح است و یا این‌که شیعه آن را به دروغ ساخته است؟
قاضی: این روایت، صحیح است.
شیخ مفید: منظور از کلمه «مولی» در این روایت چیست؟
قاضی: منظور، آقائی و اولویّت است.
شیخ مفید: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر ‌(صلّی‌ اللّه علیه و آله و سلم) ،‌ علی(علیه السّلام) آقائی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعیان و اهل تسنن برای چیست؟
قاضی: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی خلافت ابوبکر، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترک نمی‌کند!!
شیخ مفید: شما درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ اللّه علیه و آله و سلم) در شأن حضرت علی‌ علیه السّلام فرمودند:
«یَا عَلیُّ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلمِی»، «ای علی! جنگ تو،‌جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است.»
قاضی: این حدیث،‌ صحیح است.
شیخ مفید: بنابراین آنان‌که جنگ جَمَل را به راه انداختند مانند طلحه و زبیر و عایشه و… و با علی (علیه السّلام) جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص رسول خدا‌ (صلّی‌ اللّه علیه وآله) جنگیده باشند) و کافر باشند.
قاضی: ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و …) توبه کردند.
شیخ مفید: جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این ‌که پدید آورندگان جنگ، توبه کرده‌اند، روایت و شنیدنی است، و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت کرد، و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترک نمی‌کند.
قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ، سرش را بلند کرد و گفت: «تو کیستی؟»
شیخ مفید: من خادم شما محمّد ‌‌‌بن محمّد ‌بن نعمان هستم.
قاضی همان‌دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید و به او گفت:« اَنْتَ الْمُفِیدُ حقّاً»، «تو در حقیقت، مفید (فایده بخش) هستی.»
علمای مجلس از رفتار قاضی رنجیده خاطر شدند و همهمه کردند.
قاضی به آن‌ها گفت: من در پاسخ این شیخ (مفید)، درمانده شدم، اگر هر یک از شما پاسخی دارد، برخیزد و بیان کند.
هیچ کس برنخواست، به این ترتیب شیخ مفید، پیروز شد و لقب «مفید» در این مجلس، برای او بر سر زبان‌های مردم افتاد.
منبع :
مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۲۰۰ و ۲۰۱، (مجلس پنجم)

 نظر دهید »

شب قدر و یادی از شهدا

05 تیر 1395 توسط سرباز ولایت

شب قدر است و طی شد نامه هجر، سلام فیه حتی مطلع الفجر

امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم، حال و هوای لحظه های جنگ دارم

ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود/ احوال ما با حالت نی ها هم صدا بود

ای کاش شور جنگ در ما کم نمی شد/ این نامرادی شیوه مردم نمی شد

 

ای کاش رنگ شهر بازی ام نمی داد/ در جبهه یا زهرا(س) مرا بر باد می داد

 

امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم / حال و هوای لحظه های جنگ دارم

 

فرسنگها دورم ز وادی محبت / با یک دل خسته زنیش سنگ تهمت

 

مسموم شد ساقی و پیمانه شکسته/از بخت بد، در شهادت گشته بسته

 

من ماندم و متن وصیت نامه پیرجماران/ من ماندم و شرمندگی از روی یاران

 

من ماندم و شیطان و نفس و جنگهایش/ من ماندم و شهر و گناه و رنگهایش

 

از زرق و برق شهر خود نیرنگ خوردم / آن معنویتهای جنگ از یاد بردم

 

خود را به انواع گنه آلوده کردم / در راه ناحق کوششی بیهوده کردم

 

از دفتر دل نام الله پاک کردم / دل را به زیر کوه عصیان خاک کردم

 

اکنون پشیمان آمدم با این تمنا / یارب نظر کن جرم و عصیانم ببخشا


اگر شهدا رو نداشتیم کیا رو میخواستیم برای آشتی با خدا واسطه کنیم؟ شهدا ما رو ببخشید که همرزمانتون رو فراموش کردیم.
شهدا بگذرید از کسانی که وقتی صحبت تکلیف و جانباز میشه انگار نه انگار ….و اینکه فکر میکنن نماز و روزه و قرآن سر گرفتن تو شب قدر برای تمام مسلمونیشون کافیه ……بگذرید از اونایی که آرزوی شهادت میکنن و سینه چاک میکنن برای ولایت(ظاهرا) اما یه ذره حاضر نیستن زحمت بکشن و یه سری به یه جانبازی بزنن ..وای خدا نکنه لازم بشه دست به جیب ببرن…. شهدا شما بزرگید گرچه این خطا نابخشودنی هست اما شما بگذرید ….
شهدا ما یادمون رفت جبهه ها، یادمون رفت که تا ابد الدهر، انسانیت مدیون شماست چه برسه ما که برای ما کشته شدید…
شهدا ما یادمون رفت چی گذشت به شما…
شهدا ما یادمون رفت سفره حرمت داره ما سر سفره شما نشستیم.
شهدا ما یادمون رفت اخلاص شماهارو. یادمون رفت میدونهای مین رو، یادمون رفت اسارتها رو شکنجه ها رو ….. بابا بی خیال جنگ یه دوره ای بود تموم شد الان رو بچسب زندگی کن ….به من چه جانباز چشم به راه یه عیادت ماست….. اگر هم مشکل مالی داره که حتما هم داره اون دیگه اصلا به من ربطی نداره ….این روزها همه گرفتارند ….
شهدا یادمون رفت که شما از جون گذشتید از خانواده و فرزند و همسر اما ما از وقتمون نمیتونیم بگذریم از پولمون که عمراً !! شهدا با اینهمه خیانت مارو میبخشید؟
شهدا ما یادمون رفت که عده ای از شما از جنگ برگشتید و قرار شد دیرتر پیش خدا برید…. شهدا ما یادمون رفت که باقی الشهدایی هم هستند که عده ای تاریخ مصرف برای اونها نوشتند.
شهدا ما یادمون رفت که مرادمون خمینی کبیر گفت: نگذارید پیشکسوتان خون و شهادت در پیچ و خم روزمره زندگی فراموش شوند… شهدا ما شعار خوب بلدیم بدیم اما به خدا پای عمل که میاد از 100 نفرمون 2 نفر میمونن.
شهدا این جبهه؛ سرباز کم داره، شهدا جبهه سپاسگذار بودن و انجام تکلیف برای ایثارگران سرباز کم داره.
شهدا با اینمه بازهم مارو میبخشید؟ تو این شب؟ حق الناس اگر بمونه با شفاعت هم حل نمیشه … وای برما که حق الناس از شهدا و ایثارگران به ذمه مون باشه …..
خدایا امشب به چشمان گریان مولایمان سیدعلی قسم مارو ببخش ..


 نظر دهید »

فضيلت ماه مبارك رمضان

25 خرداد 1395 توسط سرباز ولایت

«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانيدن مى باشد. [1] چون در اين ماه گناهان انسان بخشيده مى شود، به اين ماه مبارك رمضان گفته اند.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «انما سمى الرمضان لانه يرمض الذنوب; [2] ماه رمضان به اين نام خوانده شده است، زيرا گناهان را مى سوزاند.»
رمضان نام يكى از ماه هاى قمرى و تنها ماه قمرى است كه نامش در قرآن آمده است.
در اين ماه كتاب هاى آسمانى قرآن كريم، انجيل، تورات، صحف و زبور نازل شده است. [3]
اين ماه در روايات اسلامى ماه خدا و ميهمانى امت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در اين ماه در نهايت كرامت و مهربانى پذيرايى مى كند; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است، [4] هر كس همه اين ماه را روزه بگيرد بر خدا واجب است كه همه گناهانش را ببخشد، بقيه عمرش را تضمين كند و او را از تشنگى و عطش دردناك روز قيامت امان دهد.» [5]
اين ماه، در ميان مسلمانان از احترام، اهميت و جايگاه ويژه اى برخوردار و ماه سلوك روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه سازى و فراهم كردن زمينه هاى معنوى در ماه هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به اين ماه شريف و پربركت آماده مى كنند، و با حلول اين ماه با شور و اشتياق و دادن اطعام و افطارى به نيازمندان، شب زنده دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه دارى و… روح و جان خود را از سرچشمه فيض الهى سيراب مى كنند.
فضائل ماه رمضان

گرچه ذكر تمام فضائل ماه مبارك رمضان از حوصله اين مقال خارج است; ولى پرداختن و ذكر برخى از فضائل آن از نظر قرآن و روايات اسلامى خالى از لطف نيست.
1. برترين ماه سال

ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه هاى سال قمرى برترين است; قرآن كريم مى فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان ها در آن نازل شده است.» [6]
پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) درباره ماه رمضان مى فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب هايش بر همه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته ايد، نفس هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادات، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است…. بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى كند… .» [7]
2. نزول كتب آسمانى در اين ماه

تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.» [8]
3. توفيق روزه

در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه دارى را به بندگانش داده است; «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.» [9]
انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است; يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه دارى است، قرآن كريم مى فرمايد: «… اى افرادى كه ايمان آورده ايد! روز بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.» [10]
برخى از فوايد و فضائل روزه:

الف. تقويت تقوا، پرهيزگارى و اخلاص; [11]

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى دهم.» [12]
حضرت فاطمه(عليها السلام) مى فرمايد: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.» [13]
ب. مانع عذاب هاى دنيوى و اخروى:

امام على(عليه السلام) مى فرمايد: «روزه روده را باريك مى كند گوشت را مى ريزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى گرداند.» [14]
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «روزه سپرى در برابر آتش است.» [15]
ج. آرامش روان و جسم:

روزه دارى روح و روان و قلب و دل و نيز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى شود.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.»
باز مى فرمايد: «معده خانه تمام دردها و امساك [روزه] بالاترين داروهاست.» [16]
حضرت امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «روزه و حج آرام بخش دلهاست.» [17]
حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكات و حديث در روزه دارى روزه هاى واجب [رمضان] براى آرام كردن اعضا و جوارح آنان، خشوع ديدگانش و فروتنى جان هايشان و خضوع دلهايشان حفظ مى كنند.» [18]
امروزه در علم پزشكى و از نظر بهداشت و تندرستى نيز در جاى خود ثابت شده كه روزه دارى تأثيرهاى فراوانى بر آرامش روح و روان و سلامتى جسم و بدن دارد، دفع چربى هاى مزاحم، تنظيم فشار، قند خون، و… نمونه آن است. [19]
د. مانع نفوذ شيطان:

امام على(عليه السلام) به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: يا رسول الله! چه چيزى شيطان را از ما دور مى كند؟ پيامبرگرامى(صلى الله عليه وآله) فرمود: روزه چهره او را سياه مى كند و صدقه پشت او را مى شكند.» [20]
بنابراين، روزه مانع نفوذ شيطان هاى جنى و انسى شده و وسوسه هاى آنان را خنثى مى كند.
هـ . مساوات بين غنى و فقير:

انسان روزه دار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بينوايان را ياد مى كند و در نتيجه به كمك آن ها مى شتابد. حضرت امام حسن عسگرى(عليه السلام) درباره علت وجوب روزه مى فرمايد: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتيجه به نيازمند كمك كند.» [21]
و. احياء فضائل اخلاقى

حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره علت وجوب روزه مى فرمايد: «تا مردم رنج گرسنگى و تشنگى را بچشند و به نيازمندى خود در آخرت پى ببرند و روزه دار بر اثر گرسنگى و تشنگى خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدين سبب مستحق ثواب شود،… روزه موجب خوددارى از شهوات است، نيز تا روزه در دنيا نصيحت گر آنان باشد و ايشان را در راه انجام تكاليفشان رام و ورزيده كند و راهنماى آنان در رسيدن به اجر باشد و به اندازه سختى، تشنگى و گرسنگى كه نيازمندان و مستمندان در دنيا مى چشند پى ببرند و در نتيجه، حقوقى كه خداوند در دارايى هايشان واجب فرموده است، به ايشان بپردازند… .» [22]
و… .
4. وجود شب قدر در اين ماه

شب قدر از شب هايى كه برتر از هزار ماه است و فرشتگان در اين شب به اذن خدا فرود مى آيند و جميع مقدرات بندگان را در طول سال تعيين مى كنند [23] و وجود اين شب در اين ماه مبارك نعمت و موهبتى الهى بر امت پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) است و مقدرات يك سال انسان ها (حيات، مرگ، رزق و…) براساس لياقت ها و زمينه هايى كه خود آنها به وجود آورده اند تعيين مى شود و انسان در چنين شبى با تفكر و تدبر مى تواند به خود آيد و اعمال يك سال خود را ارزيابى كند و با فراهم آوردن زمينه مناسب بهترين سرنوشت را براى خود رقم زند. [24]
حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاء آن در شب بيست و سوم است.» [25]
5. بهار قرآن

نظر به اين كه قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده و تلاوت آيات آن در اين ماه فضيلت بسيارى دارد، در روايات اسلامى، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن ياد شده است; چنان كه حضرت امام باقر(عليه السلام)مى فرمايد: «هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.» [26]
يك نكته!

بديهى است فضائل و ثواب هايى كه براى ماه مبارك رمضان و روزه دارى ذكر شده و به برخى از آن ها اشاره شد، از آنِ كسانى است كه حقيقت آن را درك كنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و كردار به كار گيرند و به آن ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روايات اسلامى براى روزه دارى آدابى ذكر شده و كسانى كه صرفاً تلاوت قرآن مى كنند، ولى به آيات و احكام آن عمل نمى كنند و يا آن كه از روزه دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى كشند و بوسيله گناه، تأثير روزه را از بين مى برند و ماه مبارك رمضان و فضاى معنوى آن تأثيرى بر اشخاصى بر جاى نمى گذارد، مورد نكوهش قرار گرفته اند.
چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به زنى كه با زبان روزه كنيز خود را دشنام مى داد فرمود: چگونه روزه دارى و حال آن كه كنيزت را دشنام مى دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بى اثر مى كنند قرار داده است، چه اندكند روزه داران و چه بسيارند كسانى كه گرسنگى مى كشند.» [27]
حضرت امام سجاد(عليه السلام) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى كند: به وسيله روزه اين ماه ياريمان ده تا اندام هاى خود را از معاصى تو نگه داريم و آن ها را به كارهايى گيريم كه خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش هايمان سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به دين لهو و لعب نشتابيم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاييم و با پاهايمان به سوى آن چه منع شده ره نسپاريم و تا شكمهايمان جز آن چه را تو حلال كرده اى در خود جاى ندهد و زبان هايمان جز به آن چه تو خبر داده اى و بيان فرموده اى گويا نشود… .» [28]
بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل بيت(عليهم السلام) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب زنده دارى، درك فضيلت شب قدر و… فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد و بايد در اين ماه به گونه اى خودسازى كرد كه با اتمام ماه مبارك تأثير و فوايد آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان آينده سال بعد ماندگار باشد. [29]
پى‏نوشتها:
1 . مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص 209، دارالكتاب العربى، بيروت.
2 . بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 55، ص 341، مؤسسه الوفاء، بيروت.
3 . ر.ك: الكافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.
4 . وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.
5 . …
6 . سوره بقره، آيه 185.
7 . ر.ك: وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 313.
8 . ر.ك: الكافى، همان، ج 2 ،ص 628.
9 . سوره بقره، آيه 185.
10 . سوره بقره، آيه 183.
11 . همان.
12 . ميزان الحكمة، محمد محمدى رى شهرى، ترجمه: حميدرضا شيخى، ج 7، ص 3207، مؤسسه دارالحديث، قم.
13 . همان، ص 3209.
14 . همان.
15 . همان.
16 . همان.
17 . همان.
18 . همان.
19 . تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 1 ،ص 631، دارالكتب الاسلامية، تهران.
20 . مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج 7، ص 154، مؤسسه آل البيت، قم.
21 . ميزان الحكمة، همان.
22 . همان، ص 3209.
23 . سوره قدر، آيه 1 ـ 5.
24 . تفسير الميزان، علامه طباطبايى، ج 18، ص 132; ج 19، ص 90، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، قم.
25 . وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 354.
26 . وسائل الشيعه، همان، ج 6، ص 203.
27 . الكافى، همان، ج 4، ص 87.
28 . الصحيفة السجادية، امام سجاد(عليه السلام) ص 186، دفتر نشر الهادى، قم.
29 . براى آگاهى بيشتر ر.ك: ميزان الحكمة، همان، ص 3215.

 نظر دهید »

شهدای مدافع حرم استان خوزستان

29 اردیبهشت 1395 توسط سرباز ولایت

تقدیم به مدافعان حرم

همسفر وقت قیام است، بیا تا برویم

کاروان راهی شام است، بیا تا برویم

نسل آنان که زد آتش خیَم زینب را

حال تهدید نموده حرم زینب را

بین کفن پوش سپاه عجم زینب را

نصب کن در حرم دل علم زینب را

عمه جانِ نُه امام است، بیا تا برویم

عاشقم، شیوه عاشق به مَصاف آمدن است

اوج غیرت دل پر موج به دریا زدن است

کربلایی شدن امروز دمشقی شدن است

یُمن خوش در یَمَن و عدن، خلیج عَدَن است

جان پی اخذ مرام است، بیا تا برویم

شهدایی که در این رَه به خدا پیوستند

همگی گوش به فرمان ولایت هستند

هرچه عُمّال ستم خوار و ذلیل و پستند

عاشقان علوی از می عرفان مستند

صحبت از ساقی و جام است، بیا تا برویم

حال ای شیعه آزاده بگو یا زهرا

بتو این فاطمه دم داده بگو یا زهرا

داعشی از نفس افتاده بگو یا زهرا

گفتی آماده ام آماده بگو یا زهرا

فاطمه امّ کِرام است، بیا تا برویم

نروی گر تو بر آنجا دم بحران آید

دل به دریا نزنی، موج خروشان آید

خصم نامرد ز سوریّه به ایران آید

موقعیت چو شناسی به تنت جان آید

از ملک بر تو سلام است، بیا تا برویم

سوزد این منطقه از آتش شیطان عنود

فتنه ها زیر سر آل سعود است و یهود

ظلم بگذشته برادر دگر از حد و حدود

هرکه خاموش نشیند «عدمش به ز وجود»

ننگ و تسلیم حرام است، بیا تا برویم

متّحد باش در این خانه بگو یا حیدر

حذر از فتنهٔ بیگانه بگو یا حیدر

سنی و شیعه ذلیلانه بگو یا حیدر

او بُوَد شمع و تو پروانه بگو یا حیدر

مرتضی شاه اَنام است، بیا تا برویم

ساده اندیش مشو، کین عمل از تو عجب است

هان مگو جنگ سر خاک دمشق و حلب است

جنگ، مابینِ تبه کار و شهادت طلب است

عون مظلوم شدن شرط وفا و ادب است

ظلم این قوم مدام است، بیا تا برویم

بشناس ای دل من لشکر سفیانی را

ضربه زن داعشیان عربستانی را

کن دعا صولت سردار سلیمانی را

که به تصویر کشد غیرت ایرانی را

تیغ بیرون ز نیام است، بیا تا برویم

شده ای دل دم ایثار، بگو یا زینب

قدمی یکدله بردار بگو یازینب

تا شوی بر شهدا یار بگو یا زینب

جان عباس علمدار بگو یا زینب

او نگهبان خیام است، بیا تا برویم

جبهه عشق کنون مرد خطر میخواهد

یاحسین گفتن مردانه جگر میخواهد

سرور بی سر ما دادن سر میخواهد

پا نهادن به ره عشق هنر میخواهد

در کمین قوم ظلام است، بیا تا برویم

پیرو حضرت عباس بگو یا عباس

صاحب نعمت احساس بگو یا عباس

طالب فرصت حساس بگو یا عباس

قدر این نابغه بشناس بگو یا عباس

عطر سقّا به مشام است، بیا تا برویم

حَرب خسته نکند مومن محرابی را

نرساند به حرم قافله اعرابی را

سعی کن گم نکنی خط جهت یابی را

خیز و از جای بکن ریشه وهابی را

عمر این فرقه تمام است، بیا تا برویم

درد دردِ همگانی است بگو یا مهدی

روز امداد رسانی است بگو یا مهدی

دل سرای نگرانی است بگو یا مهدی

مهدی ارباب جهانی است بگو یا مهدی

یار فرمانده عام است، بیا تا برویم

 

 

 نظر دهید »

مسئولان با شنیدن این سخنان تحت تاثیر قراربگیرند...

08 فروردین 1394 توسط سرباز ولایت

*تحریم ها با نگاه به درون ، فرصت است/یکی از چالشهای کشور ، مساله اقتصاد است/اقتصادکشور نیازمند یک حرکت جدی و کار بزرگ است/دشمن میخواهدبافشار اقتصادی، مردم را در مقابل نظام قراردهد.

*عرصه اقتصاد بخاطر سیاست خصمانه امریکا،عرصه جنگ از نوعی خاص است/هرکس به اقتصادکشورکمک کندجهاد است/شرایط کشور نشان داده نگاه برون زا به اقتصاد،نگاهی عقیم و بی فایده است.

 

 نظر دهید »

مطالب پربازدید

  • سال تولد چهارده معصوم علیهم السلام به تاریخ شمسی!
  • ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم...
  • ما برای اعتلای کلمه "الله" ایستاده ایم.
  • حق شوهر
  • چه کنیم کسی معصیت های غرب را نمی بیند....
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

باران حق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مهدویت
  • شهدا
  • آموزش سواد فصای مجازی
  • عمار نامه
  • همنوای زینب(س)
  • دستخط

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

صلوات شمار

.

ورود و خروج کاربران

پیغام ورود و خروج

آرشیوهای وبلاگ من

  • اسفند 1400 (1)
  • آذر 1399 (1)
  • مرداد 1398 (2)
  • بهمن 1397 (4)
  • آذر 1397 (1)
  • تیر 1397 (5)
  • خرداد 1397 (2)
  • اسفند 1396 (3)
  • بهمن 1396 (2)
  • تیر 1396 (8)
  • خرداد 1396 (2)
  • اسفند 1395 (4)
  • بیشتر...

مطالب با رتبه بالا

  • اهمیت کار آتش نشان (5.00)
  • چه کنیم کسی معصیت های غرب را نمی بیند.... (5.00)
  • بدون شرح... ()
  • شهدای مدافع حرم استان خوزستان ()
  • شب قدر و یادی از شهدا ()

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس